مکان | روتخر کوپلاند

شعر ترجمه ــ به جستجوی جایی رفتن که در آن زندگی میکردی / ببینی که خانه نیست ــ ویران شده / و باز به جستجو ادامه دادن / تصور اینکه هنوز وجود دارد
تصور این که حقیقت ندارد / و باز فکر کردن به اینکه که هنوز اینجاست / ازاتاق نشیمن به راهرو میروی / و از پلهها بالا به سوی اتاقت / و باد را حس میکنی که از تو میگذرد / در این مکان زندگی کردی ــ / به هرچیزی میتوانی فکر کنی.
مکان
به جستجوی جایی رفتن که در آن زندگی میکردی
ببینی که خانه نیست ــ ویران شده
و باز به جستجو ادامه دادن
تصور اینکه هنوز وجود دارد
تصور این که حقیقت ندارد
و باز فکر کردن به اینکه که هنوز اینجاست
ازاتاق نشیمن به راهرو میروی
و از پلهها بالا به سوی اتاقت
و باد را حس میکنی که از تو میگذرد
در این مکان زندگی کردی ــ
به هرچیزی میتوانی فکر کنی.
