پسندِ عامّه | فردریش هُلدرین

شعر جهان: پسندِ عامّه ــ ترجمهٔ محمود حدادی ــ فردریش هُلدرین: شعر ما «پسند عاّمه» نام دارد، اما جز با تحقیر از پسند عامّه یاد نمیکند. اینان تنها بر سر بازار و در معامله است که به حقّ و حقوق خود آگاهند، ولی در پیش قدرت مانند هر غلامی میترسند. به این ترتیب، این چکامه برگشت از شعرِ دیگریست که هلدرین در آرمانگرایی دوران جوانی خود در ستایش از توده سروده است و «ندای ملّت» نام دارد و در آن، شاعر جوان، صدای مردم را با خروش دریا و بانگ ایزدی همسنگ میگیرد.
پسندِ عامّه
آیا سپند نیست قلب من؟ و سرشار از زندگی والا،
از آن روزی که عشق میورزم؟
چرا بزرگترم میشماردید آنزمان که مغرور بودم و ستنبه،
و پرحرف و پوچگو؟
آوخ، عوام را چیز بازاری خوشتر میآید،
و غلام و بنده، صرفاً زورگویان را تکریم میکنند.
بر آنچه خداییست، تنها آنانی ایمان دارند،
که خود نیز خداییاند.
