reference: https://x.com/jeffmcdaniel13
شعر ترجمه ــ‌ راز ــ جفری مک‌دنیل: جفری مک‌دنیل نویسنده‌ی پنج کتاب شعر است که جدیدترین آن‌ها «کلیسای شادی ناخواسته» (انتشارات دانشگاه پیتسبورگ، ۲۰۱۳) است. از دیگر کتاب‌های او می‌توان به «تاریکی» (انتشارات پیتسبورگ، ۲۰۰۸)، «کارخانه‌ی تکه‌تکه کردن» (انتشارات مانیک دی، ۲۰۰۲)، «رژه‌ی بخشش» (انتشارات مانیک دی، ۱۹۹۸) و «مدرسه‌ی بهانه» (انتشارات مانیک دی، ۱۹۹۵) اشاره کرد. اشعار او در مجلات و گلچین‌های متعددی، از جمله «بهترین شعر آمریکایی» (۱۹۹۴ و ۲۰۱۰) منتشر شده است. او که بورسیه‌ی NEA را دریافت کرده، در کالج سارا لارنس تدریس می‌کند و در هادسون ولی زندگی می‌کند.

راز

وقتی تو روی کاناپه خوابیده بودی
گوشم را به گوشَت چسباندم
و به صدای رویاهایت گوش سپردم.

این است اقیانوسی که می‌خواهم در آن فرو بروم
یکی بشوم با ماهی‌های درخشان، پلانکتون‌ها
و کشتی‌های دزدان دریایی.

در خیابان به آدم‌هایی نزدیک می‌شوم
که به نوعی شبیه تو هستند
و از آن‌ها سوالاتی را می‌پرسم
که دوست دارم از تو بپرسم.

من و تو می‌توانیم روی پشت‌بامی بنشینیم
و ستاره‌ها را تماشا کنیم
و در دودی که از دوکش‌ها بیرون می‌آید،
از میان برویم؟

می‌توانم مثل تارزان تاب بخورم
در جنگل نفس‌های تو؟

نمی‌گویم کاش در آغوش تو بودم.
می‌گویم کاش سوار بر دوچرخه‌ای
به سوی آغوش تو رکاب می‌زدم.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *