چیزی برای گفتن | ویلیام کارلوس ویلیامز

reference: http://www.jennykemp.com/paintings-2019
شعر ترجمه ــ آلوهایی را که / در یخچال بودند / خورده‌ام / و اینکه تو شاید آنها را / برای صبحانه / گذاشته بودی / مرا ببخش / خوشمزه بودند / خیلی شیرین / و خیلی سرد

چیزی برای گفتن

آلوهایی را که
در یخچال بودند
خورده‌ام

و اینکه تو شاید آنها را
برای صبحانه
گذاشته بودی

مرا ببخش
خوشمزه بودند
خیلی شیرین
و خیلی سرد

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلمات را شما جستجو کنید، متن ها را ما پیدا میکنیم.