بهار و تمام | ویلیام کارلوس ویلیامز

reference: https://www.pinterest.com/pin/33565959696547649/
شعر جهان: سبزه‌ها حالا، فردا / خمیده خشکیده برگِ هویج وحشی / یک‌به‌یک اشیا تعریف می‌شوند ــ / جان می‌گیرند: وضوح، خطِ نمای برگ‌ها / اما اکنون وقارِ خشکِ درآمدن ــ / هنوز تا، تحول ژرف / به جانشان افتد: ریشه‌کرده / سفت چسبیده به پایین و بیداری آغاز می‌کنند.

بهار و تمام
كنار جاده‌ای بسوی بیمارستان امراض مسری

چندسال پیش در مقدمهٔ معرفیِ شعر «بهار و تمام» از ویلیامز نوشتم:
اما شاید فقط دکتر! ویلیامز می‌تواند شعری را در توصیف آمدن بهار با سطری اینچنین آغاز کند:

«كنار جاده‌ای به بیمارستان امراض مسری»

و جالب این که در خوانشم از این شعر، هراس پنهان آمریکایی این شعر را با تابلوی نقاشی «گتیک آمریکایی» اثر گرنت وود ــ مقایسه کرده بودم.
امروز اما این همه را یکجا در تصویر اپیدمی کرونا می‌بینیم و اگر بخواهیم بدیلی برای نقاشی گرنت وود بیابیم می‌توانیم تصویر هجوم آمریکاییان قرن ۲۱ را برای خرید اسلحه، در ذهن مجسم کنیم.

 


 

كنار جاده‌ای به بیمارستان امراض مسری
زير هجوم ابرهای آبی خال‌خالِ
رانده از شمال شرق ــ بادی سرد.
آنسو، برهوت گسترده، دشت‌های گِل‌زار
از علف‌های خشکیدهٔ قهوه‌ای، شکسته و ایستاده

لكه‌های مانداب،
پراکنده درخت‌های بلند

تمام طول راه، جابه‌جا بوته‌های
سرخ، ارغوانی، شاخه‌شاخه، ایستاده، بی‌برگ‌وبار
و درختان کوچک با برگ‌های تیره و پژمرده پیش پایشان
تاک‌های بی‌برگ ــ

بی‌جان می‌نماید، سنگین‌گذر
بهارِ سرگشته می‌رسد ــ

عریان به دنیای نو می‌آیند،
سرد، نگران از هر چیز
به‌جز این که آمده‌اند. گرداگردشان
سرما، باد آشنا ــ

سبزه‌ها حالا، فردا
خمیده خشکیده برگِ هویج وحشی

یک‌به‌یک اشیا تعریف می‌شوند ــ
جان می‌گیرند: وضوح، خطِ نمای برگ‌ها

اما اکنون وقارِ خشکِ درآمدن ــ
هنوز تا، تحول ژرف
به جانشان افتد: ریشه‌کرده
سفت چسبیده به پایین و بیداری آغاز می‌کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *