فن شعر با پانوشتها
پس از دیان برند۱
شاعر میگوید آرزوی ماندگاری دارد.
در پانوشت، سطری به شکل چکاوک مییابد.
در پانوشت، محور جنسیت خود را جدا میکند.
او یکی چشم است، فروکش دریاست، حلقهای از شگفتی است
هر مساح باید دریا را ببیند
دریا حد اطلس جهاننماست. حدس ما انسان است.
در پانوشت او از زبان نقل قول میکند.
نقل قول اولین باغی است که اولین درخت
اولین چهرهٔ قهوهای رنگ را از نیاکان قهوهای رنگش شکوفا میکند.
در پانوشت مینویسد چگونه فضا را تسخیر کنم؟
در پانوشت مینویسد میخواهم مثل تو تصویر کنم.
گونهٔ متفاوتی از بومشناس به نام چکاوک
اگر به شاعر بود آن را تاک مینامید
«که کیفیت چوبی ویژهای دارد.»
در پاورقی سطری به شکل تاک مییابد.
هجای آوایی یکی از صداها را میسازد.
شاعر بومشناس است. تندباد است و شکوفهای ناشنیده است.
در پانوشت به همراه شکل بدنی مثل بدن خویش است.
بدنی که رودخانهاش را به رودخانهٔ او میریزد.
شاعر مثل جوهر خیس بر صفحههای مغاک خم میشود
او ساختار بال است.
از صدایی که میسازد
او را نامگذاری کن.
۱.Dionne Brand شاعر و نویسنده کانادایی سومین ملکالشعرای تورنتو از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۲.