فرزانه | دنیس لورتوف

reference: https://www.pinterest.com/pin/85638830436720835/
شعر جهان ــ گربه گل‌های رز را می‌خورد: / همین است که هست. / جلویش را نگیر، / جلوی چرخش جهان را نگیر، / همین است که هست. / سوم ماه مه / مه‌آلود بود؛ / چهارم ماه مه، / چه کسی می‌داند؟ / گوشت‌ سرخ‌فام را جارو کن، / خرده‌هایش را در باران بریز. / او هر ذره را نمی‌خورد، / می‌گوید دل‌ها تلخ‌اند. / همین است که هست، / او جهان را می‌شناسد، / و هوا را.

فرزانه

گربه گل‌های رز را می‌خورد:
همین است که هست.
جلویش را نگیر،
جلوی چرخش جهان را نگیر،
همین است که هست.
سوم ماه مه
مه‌آلود بود؛ چهارم ماه مه،
چه کسی می‌داند؟
گوشت‌ سرخ‌فام را جارو کن،
خرده‌هایش را در باران بریز.
او هر ذره را نمی‌خورد،
می‌گوید دل‌ها تلخ‌اند.
همین است که هست،
او جهان را می‌شناسد،
و هوا را.

 


The Sage

The cat is eating the roses:
that’s the way he is.
Don’t stop him, don’t stop
the world going round,
that’s the way things are.
The third of May
was misty; fourth of May
who knows. Sweep
the rose-meat up, throw the bits
out in the rain.
He never eats
every crumb, says
the hearts are bitter.
That’s the way he is, he knows
the world and the weather.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *