برای زیستن اینجا | پل الوار

reference: pinterest.com
شعر جهان ــ چون نیلگونهٔ آسمان رهایم کرد / آتش افروختم، / آتشی برای دوستی با او، / آتشی برای ورود به شب زمستانی، / آتشی برای بهتر زیستن. / آنچه نور به من بخشیده بود، به او دادم: / جنگل‌ها، بیشه‌ها، گندمزارها، تاکستان‌ها را، / آشیانه‌ها و مرغانش را، خانه‌ها و کلیدهایش را، / حشره، گل‌ها، پوستین‌ها و جشن‌ها را / با تنها نجوای شعله‌های گوینده‌اش، / و با تنها رایحهٔ گرمای آنها زیستم، / همچون قایقی بودم که در آب بسته‌ای غرق گردد، / بسان مرده عنصر واحدی بیش نداشتم.

برای زیستن اینجا

چون نیلگونهٔ آسمان رهایم کرد
آتش افروختم،
آتشی برای دوستی با او،
آتشی برای ورود به شب زمستانی،
آتشی برای بهتر زیستن.

آنچه نور به من بخشیده بود، به او دادم:
جنگل‌ها، بیشه‌ها، گندمزارها، تاکستان‌ها را،
آشیانه‌ها و مرغانش را، خانه‌ها و کلیدهایش را،
حشره، گل‌ها، پوستین‌ها و جشن‌ها را

با تنها نجوای شعله‌های گوینده‌اش،
و با تنها رایحهٔ گرمای آنها زیستم،
همچون قایقی بودم که در آب بسته‌ای غرق گردد،
بسان مرده عنصر واحدی بیش نداشتم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلمات را شما جستجو کنید، متن ها را ما پیدا میکنیم.