برای نوشتنِ یک شعرِ دادائیستی | تریستان تزارا

reference: https://www.art.com/products/p28020721436/product.htm
شعر ترجمه ــ تریستان تزارا (زادهٔ ۲۸ آوریل ۱۸۹۶ و درگذشتهٔ ۲۵ دسامبر ۱۹۶۳) شاعر، مقاله‌نویس و هنرمند رومانیایی و همچنین روزنامه‌نگار، نمایشنامه‌نویس، منتقد ادبی و هنری، آهنگساز و کارگردان سینما بود که به‌عنوان یکی از بنیان‌گذاران و شخصیت‌های محوری ضد جنبش دادائیسم شناخته می‌شد. تحت تأثیر آدریان مانیو، در نوجوانی به سمبولیسم علاقه‌مند شد و مجلهٔ سیمبولول را با یون وینیا (که با او شعر تجربی نیز می‌نوشت) و مارسل یانکو نقاش تأسیس کرد. در طول جنگ جهانی اول، پس از همکاری کوتاهی در حلقهٔ وین، او به Janco در سوئیس پیوست. در آنجا، نمایش‌ها و شعرها و مانیفست‌های هنری‌اش به ویژگی اصلی دادائیسم اولیه تبدیل شد. آثار او در مقابل رویکرد معتدل‌تر مورد علاقهٔ هوگو بال، جنبهٔ نیهیلیستی دادا را نشان می‌داد. پس از نقل مکان به پاریس در سال ۱۹۱۹، به کارکنان مجلهٔ Litterature پیوست که اولین گام در تکامل جنبش به سمت سوررئالیسم بود. او در بحث‌های عمده‌ای که منجر به انشعاب دادا شد، شرکت داشت و از اصول خود در برابر آندره برتون و فرانسیس پیکابیا و در رومانی علیه مدرنیسم التقاطی وینه و یانکو دفاع کرد. این دیدگاه شخصی در مورد هنر، نمایشنامه‌های دادائیستی‌اش، «قلب گاز» (۱۹۲۱) و «دستمال ابرها» (۱۹۲۴) را تعریف کرد. تزارا که پیشرو تکنیک‌های خودکار بود، سرانجام خود را با سوررئالیسم برتون همسو کرد و تحت تأثیر آن شعر آرمان‌شهری مشهور خود «مرد تقریبی» را نوشت. در پایان زندگی حرفه‌ای خود، دیدگاه اومانیستی و ضد فاشیستی خود را با دیدگاه کمونیستی ترکیب کرد و به جمهوری‌خواهان در جنگ داخلی اسپانیا و مقاومت فرانسه در طول جنگ جهانی دوم پیوست و یک دوره در مجلس ملی خدمت کرد. او که درست قبل از انقلاب ۱۹۵۶به نفع آزادسازی در جمهوری خلق مجارستان صحبت کرده بود، از حزب کمونیست فرانسه، که در آن زمان یکی از اعضای آن بود، فاصله گرفت. او در سال ۱۹۶۰ از جمله روشنفکرانی بود که به اقدامات فرانسه در جنگ الجزایر اعتراض کردند. تریستان تزارا یک نویسنده و هنرمند تأثیرگذار بود که سهمش به واسطهٔ ایجاد ارتباطی از کوبیسم و فوتوریسم به نسل بیت، موقعیت‌گرایی و جریان‌های مختلف در موسیقی راک اعتبار دارد.

برای نوشتنِ یک شعرِ دادائیستی

برای نوشتنِ یک شعرِ دادائیستی
روزنامه ای بردارید و چند پرنده *
از روزنامه مقاله‌ای را انتخاب کنید
که بلندی‌اش به اندازه‌ی شعری باشد
که می‌خواهید بنویسید
مقاله را با قیچی جدا کنید
سپس با دقت هر واژه از مقاله را ببرید و
در کیفی بریزید
کیف را به آرامی تکان دهید
برش ها را یکی پس از دیگری تصادفی بیرون بیاورید
آنها را به همان ترتیب یادداشت کنید
این شعر شبیهِ شما خواهد بود
و شما: نویسنده‌ای بی‌نهایت اصیل و خاص
با حساسیتی جذاب
که عوام هنوز درکش نکرده‌اند

* در برخی از نسخه‌ها به جای «چند پرنده»، «یک قیچی» ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلمات را شما جستجو کنید، متن ها را ما پیدا میکنیم.