ناشناخته | ماری ــ کلر بانکوار

reference: https://www.saatchiart.com/art/Digital-Format-4-Limited-Edition-of-50/61726/6555701/view
شعر ترجمه ــ در انزوای کتاب‌ها گام برمی‌دارم: / یخ می‌زند قلبم با این خاطراتِ یخ‌زده / باد خود را به حصیر می‌کوبد / نوامبر است / عمری لازم بود تا / ناله‌ی جنگل / انتظاری اساسی برانگیزد / آن سوی باغ / آن سوی زمانِ پیشِ رو / پوسته‌های شاه‌بلوط فرو افتاده‌اند / شعله‌ی برگ‌ها در مِه / پنجره‌های بنفش / درست ماه نوامبر است. / هر چیزی در جای خود / با این‌حال، چونان پرنده‌ای نگران، / ناشناخته نزدیک است

ناشناخته

در انزوای کتاب‌ها گام برمی‌دارم:

یخ می‌زند قلبم با این خاطراتِ یخ‌زده
باد خود را به حصیر می‌کوبد
نوامبر است
عمری لازم بود تا
ناله‌ی جنگل
انتظاری اساسی برانگیزد

آن سوی باغ
آن سوی زمانِ پیشِ رو
پوسته‌های شاه‌بلوط فرو افتاده‌اند
شعله‌ی برگ‌ها در مِه
پنجره‌های بنفش

درست ماه نوامبر است.

هر چیزی در جای خود
با این‌حال، چونان پرنده‌ای نگران،
ناشناخته نزدیک است

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلمات را شما جستجو کنید، متن ها را ما پیدا میکنیم.