در پی چه بودهای؟
مگر در پی چه چیز بودهای؟
بهجز همان بادِ مخالف
یا خیزابهای کودکانهی شبهای تار
و یا تشدید سرگیجههای عشق
زمینی دیگر؟ آسمانی دیگر؟ زمانی دیگر؟
چه چیز را جستجو میکردی؟
که تا بهحال بازش نیافتهای
در میان این گیاهان آشنا؟
اما چه زود از دست رفت
حلقهی شبنم یا نشان مرد رهرو
که پیش از ناپدید شدن
برای تو بر شیشه به جا گذاشت
وقتی که شاخسارها را از هم میگشود
تا نورگیری برپا کند
با سرچشمهی نوری از چشمهای تو.