دستِ خدا؛ اوگوست رودن

دستِ خدا؛ اوگوست رودن

اوگوست رودن. متولد ۱۸۴۰ در پاریس، درگذشتهی ۱۹۱۷ در مودون (فرانسه). دست خدا، حـ ۱۸۹۸. سنگ مرمر. ارتفاع ۹/۹۲ س. م. موزهی ملی رودن، پاریس.
دستی خدایی، در کمال زیبایی، زن و مردی را چونان مخلوق خودش از دلِ سنگ بیرون میکشد. فرآیند خلق تکمیل نشده است؛ زن تقریباً کامل بیرون آمده است و حالتی جنینی دارد، اما مرد، از زاویهی روبهرو، تو گویی بهسختی میکوشد از دل سنگ بیرون بیاید. وقتی به سمتِ راستِ مجسمه وامیگردیم میبینیم که نیمتنهی پایینیِ مرد پرداخته و پالوده بیرون آمده است. اما به هر رو، این احساس به ما دست میدهد که در قیاس با مرد، بخش بیشتری از تن زن خلق شده است، چه، سر و سیمای او کامل شده است هرچند دستهای مرد سرِ زن را دربرگرفته است. مجسمه آشکارا ناتمام و ناقص مینماید. رودن در این مجسمه تصور خود را از فعلِ آفرینش فرانموده است. او گاه در برخی مجسمههایش عامدانه بخشی از سنگ را ناپرداخته و دستنخورده رها میکرد تا تصور حرکت و در حال شکلگیری بودن صورتِ نهایی را القاء کند. برخی تماشاگران آثار رودن در بادی امر این ناپرداختگی را برنمیتافتند و آزاردهندهاش مییافتند. آنها از مجسمه کمالِ هنری و صیقلیافتگیِ بیعیب و نقص میطلبیدند و کارهای رودن، ازجمله همین مجسمهی شاخص، کمال هنری را مخدوش میکرد. رامبراند گفته بود هنرمند میتواند هرگاه احساس کرد به هدف هنری خود رسیده است، اعلام کند کار تمام شده است. رودن در این اثر نه فقط گفتهی رامبراند را مرعی داشته، بلکه بدان توسع بخشیده و ذات باری را نیز از این معنی مستثنا ندانسته است و بدینسان بر شباهت فعلِ خود چونان مجسمهساز با فعل ذات باری صحه نهاده است. در رودن هم بارقههای افکار رمانتیسیستیِ متأخر را بازمییابیم هم مؤلفههای هنرِ مدرن را. او تأثیری شگرف بر هنرمندان قرن بیستم نهاد. مجسمهی اندیشگر او انگارهای جهانی از عمل اندیشیدن است.
برانکوزی؛ بورژوا؛ جامبولونیا؛ رامبراند؛ کانووا؛ میکلآنژ