استراحت در مسیر مهاجرت به مصر؛ لوکاس کراناخ پدر
 
															استراحت در مسیر مهاجرت به مصر؛ لوکاس کراناخ پدر

لوکاس کراناخ پدر. متولد ۱۴۷۲ در کراناخ (اتریش)، درگذشتهی ۱۵۵۳ در وایمار (آلمان). استراحت در مسیر مهاجرت به مصر، ۱۵۰۴. رنگ و روغن روی تخته. ارتفاع ۷/۷۰، عرض ۵۳ س. م. گالری نقاشی موزههای دولتی برلین.
«فرشتهی خداوند خود را در خواب به یوسف نمود و گفت برخیز و طفل و مادرش را بگیر و به مصر فرار نما و در آنجا باش تا تو را خبر دهم زیرا هیرودیس طفل را جستوجو خواهد کرد تا او را بکشد. پس برخاسته طفل و مادرش را شبانگاه برداشت و روانه به مصر شد» (متی، ۲: ۱۳ ـ ۱۴). اما هرچه حال و هوای روایت گریز مریم عذرا و عیسای کودک به همراه یوسف نجار در عهد جدید دلهرهآور است، در این نقاشی کراناخ جز ملاحت و آسایش و امان نمیبینیم، تو گویی خانوادهای برای گذراندنِ تعطیلات آخر هفته به مکانی خوش آب و هوا رفتهاند و در سایهی درختانی کهنسال بیتوته کردهاند. فرشتگان گردِ مریم عذرا جمع آمدهاند. یکی از فرشتگان به عیسای کودک میوهی جنگلی تقدیم میکند، یکی دیگر در صدفی برای او آب میآورد. کراناخ در جوانی عمیقاً دلباختهی زیباییهای دامنهی شمالی آلپ بود. در این نقاشی نیز به جای ترسیم اقلیم بیآب و علف سینا بهشتی آلپی تصویر کرده است و خانوادهی مقدس را در پناه چشمهای کوهستانی امان داده است. میتوان در این طرز نگرش، بهتأویل، چشمانداز اروپایی شدن مسیحیت را نیز بازیافت: اروپا بهشت است و مسیح را بایستهتر آن که در بهشت قرار یابد. کراناخ عمدهی شهرتش را مدیون دوستی با مارتین لوتر و سِمتش چونان نقاش در دربار ساکسونی بود. اما او به عنوان نخستین فرد از خاندانی نقاش بهویژه در برهنهنگارههایش با نفی روح کلاسیک هنر آلمانی سبکی را بازیافت که حال و هوای نقاشیهای پیشارنسانسی را زنده میکرد و بدین نگرش تأثیری عمیق بر آلمان پروتستان نهاد.
بالدونگ؛ دورر؛ گرونوالد؛ لیتون
 
	 
	 
							 
					




