نقاشی بدون عنوان از زیگمار پولکه

reference: https://www.google.com/url?sa=i&url=https%3A%2F%2Fwww.fondationlouisvuitton.fr%2Fen%2Fcollection%2Fartists%2Fsigmar-polke&psig=AOvVaw39Qpltus0Xi9-Cogxmos-3&ust=1758633059788000&source=images&cd=vfe&opi=89978449&ved=0CAMQjB1qFwoTCOjaw--47I8DFQAAAAAdAAAAABAE
روزن بارو ــ نقاشی بدون عنوان اثر زیگمار پولکه ــ مرسده امیرشاهی: زیگمار پولکه در دهه­‌ی ۱۹۶۰ زادگاه خود را در آلمان شرقی ترک کرد و به همراه گرهارد ریشتر به لندن رفت و روایتی از پاپ آرت به دست داد. بسیاری او را تأثیرگذراترین هنرمند ربع آخر قرن بیستم و دهه­‌ی اول قرن و بیست­‌ویکم می‌­دانند. تجربه‌­های جسورانه‌­ی او در حال و هوای اکسپرسیونیسم انتزاعی طیفی وسیع از تکنیک‌­ها و فرم‌­ها را دربرمی­‌گیرد. بر آنند که او مرزهای زبانِ هنری را جابه‌­جا کرد و پارادایمی نو درانداخت. یکی از مضامین اصلی آثار او بازاندیشی در نسبت سیاست و هنر بود.

نقاشی بدون عنوان از زیگمار پولکه

 

روزن بارو - نقاشی بدون عنوان اثر زیگمار پولکه - مرسده امیرشاهی - بارو

زیکمار پولکه. متولد ۱۹۴۱ در اولسنیتس، درگذشته‌ی ۲۰۱۰ در کلن. بدون عنوان، ۲۰۰۳. رنگ و روغن و رزین روی پارچه. ارتفاع ۹/۳۰۲، عرض ۵۹/۴۰۲ س. م. موزه‌ی هنرهای مدرن سن‌فرانسیسکو.

از ظرفی که پیرمرد در دست راست گرفته است دودی هم­رنگ زنی بلند می­‌شود که به امر پیرِ جادوگر برخاسته است و خلسه­‌وار می‌­رقصد. پیداست زن و مرد قبل از این اتفاق بر زمین و روبه‌­روی هم نشسته بوده‌­اند. شکلک و شمع و کتاب بر سینی رنگ واقعیت دارند اما پارچ و قدح زنگ وهم و خیال رنگ دودِ برخاسته از درآمده‌­اند ــ رنگِ دودِ برخاسته از ظرف و رنگِ دودواره‌­ی زن. فضا حال و هوایی هزارویک­‌شب‌­گونه و شرقی دارد: دیوارها و پرده­‌ی گشوده بر صحنه و لباس زن و مرد و ادواتِ جادوگری. تو گویی جنی در تن زن حلول کرده و پیرمرد می­‌کوشد آن را از تن او بیرون کشد، اما زن، اگر طالب درمان است، باید خود یک­سره به وهم و خیال بدل شود. زیگمار پولکه در دهه­‌ی ۱۹۶۰ زادگاه خود را در آلمان شرقی ترک کرد و به همراه گرهارد ریشتر به لندن رفت و روایتی از پاپ آرت به دست داد. بسیاری او را تأثیرگذراترین هنرمند ربع آخر قرن بیستم و دهه­‌ی اول قرن و بیست­‌ویکم می‌­دانند. تجربه‌­های جسورانه‌­ی او در حال و هوای اکسپرسیونیسم انتزاعی طیفی وسیع از تکنیک‌­ها و فرم‌­ها را دربرمی­‌گیرد. بر آنند که او مرزهای زبانِ هنری را جابه‌­جا کرد و پارادایمی نو درانداخت. یکی از مضامین اصلی آثار او بازاندیشی در نسبت سیاست و هنر بود. از آثار او توقع «وحدت کلاسیک» نمی‌­رود، و به همین سبب نمی­‌شود درک واحدی از کار او در دوره­‌های مختلف به دست آورد. عناصر نقاشی‌­های او استقلال خود را حفظ می‌­کنند و به معنایی واحد و کلی تن نمی­‌دهند؛چنان­‌چون قطعات موسیقایی چندصدایی که با ایجاد تناقض و ابهام حسی از نبود قطعیت را تداعی می­‌کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *