آزاد عندلیبی
آزاد عندلیبی سالها سرویراستار «خانهٔ شاعران جهان» بود ـــــ نخستین مجموعهٔ تخصصی در زبان فارسی که با مشارکتِ بیش از چهل مترجم اختصاصاً در زمینهٔ ترجمهٔ شعر جهان فعالیت میکرد. از اوایل دههٔ نود در صنعت نشر ایران به ویرایش متون ادبیات و علوم انسانی پرداخت. تا کنون کتابهای متعددی در زمینهٔ ادبیات داستانی و علوم انسانی با ویرایش او منتشر شده است. علاوه بر ویرایش، در زمینهٔ شعر و ادبیات داستانی نیز از زبان اسپانیایی و گاه انگلیسی ترجمه میکند. ضمن اشتغال حرفهای در صنعت نشر، یکی از بنیانگذاران و مدیران مجموعهٔ «کتابخانهٔ بابل» است که در زمینهٔ نقد و بررسی کتاب در ایران فعال است. او سردبیر مجموعهٔ «بارو» است و مطالبی نیز در بارو منتشر میکند.

آیا مردم ایران روشنفکرستیزند؟
دفتر پانزدهم بارو ــ ملموستر حرف بزنیم: واقعاً اکثریتِ جامعه از «روشنفکران» بیزار است؟ بهسادگی بستگی دارد به اینکه چه کسانی را «روشنفکر» یا «روشنفکری» را چه بدانیم. همانطور که در ده سالهٔ اخیر انحصارِ روایت از چنگِ رسانهها و چهرههای اصلاحطلب و چپ خارج شده، انحصارِ نامگذاری هم درهم شکسته است. این میلیونها شهروند طیفی از چهرههای اصلاحطلب و...

کوندرا: از خنده تا فراموشی
فلورانس نوآویل تعریف میکند که کوندرا را دسامبر ۲۰۲۰ در خانهای در خیابان رکامیه دیدار میکند و او که میبیند نوآویل یادداشت برمیدارد به چکی میپرسد که: «به چی مشغولی؟» کوندرا نگاهش میکند و او به کوندرا میگوید: «مینویسم، میلان.» میلان درمیآید که: «نوشتن؟ چه فکرها!» نوآویل همان موقع خاطرنشان میکند که: «زبان و حافظهاش هربار پستر مینشست، مثل دریا...

ملتقا: نیم قرن بعد
آن روز در همان لحظات مفهوم و مصداق «ملتقا» را درک کردم. از فرهنگ لغت به تجربهٔ زیسته. شور و شوقی همچون بچگی سراغم آمده بود وقتی که معنای یک کلمه را از فرهنگِ معین یا از پدربزرگِ فقیهاللغةِ بهقولِ پدرم ملانقطیام یاد میگرفتم.
احساس گناه در برابر واقعیت
احساس گناه در برابر واقعیت صد سال تنهایی را اتفاقی خواندهام، مشکوک و از سرِ بیمیلی شروعش کردم. چه شکّاک
فارسی: چت جیپیتی
فارسی: چت جیپیتی | آزاد عندلیبی | آنچه در بررسیِ زبان و نوشتارِ فارسی کمتر پیش چشم میآید و

قائد، صنوبر و قهقهه
دفتر دهم بارو ــ قائد جایی در جستار به سعیِ بیهوده یا اضافهکاریِ شاملو در برگردانِ دن آرام اشاره میکند. از دلایلش این است که چرا لهجهٔ پامناری را تو دهنِ قزاقهای دن گذاشت، یا چرا برای کنف کردنِ تودهایها سالهایی از عمرِ گران را نفلهٔ این کار کرد. ولی آیا تنها همین بود؟ من بر آنم که انگیزهٔ دیگری...

فرهاد میثمی: از بدن تا تاریخ
دفتر نهم بارو، فرهاد میثمی: از بدن تا تاریخ ــ تصاویری که از او بیرون آمده است در یک چیز مشترکاند: شهروندی عادی با لحظاتِ شادی و سوگ، آمیخته با آنچه از «زندگی» در سادهترین تعاریفش به ذهن میآید: ترانههای فولکلوریک میخواند، میرقصد، سرِ کلاس با حرارت حرف میزند، در برابرِ دیگران به نشانهٔ دلداری بندهایی از منشورِ حقوقِ بشر...
ملاحظات دربارهٔ سانسور
ملاحظات دربارهٔ سانسور دوازده اشارهٔ تابستانی کسانی نفسِ انتشارِ کتاب یا مجله یا هر متنی را در ایران «گردننهادن
تالابتش اصوات
تالابتش اصوات نگاهی به ترجمهی احمد شاملو از شعر «پهناب گوادلکویر»، اثر فدریکو گارسیا لورکا پهناب گوادلکویر از زیتونزاران
دیاسپورای محمود کیانوش
دیاسپورای محمود کیانوش بیبیسی فارسی نوشت: «محمود کیانوش، شاعر، نویسنده و خالق مجموعهٔ “نامهای از لندن” درگذشت». این تنها

احساس گناه در برابر واقعیت
بیستون بارو ــ این احساسِ گناه وادارمان میکند که از رمانها بترسیم، پنداری رمانها قادرند ما را از واقعیت دور نگه دارند. و حتی کسانی از ما که چنین باوری ندارند حرفهای مشابهی به زبان میآورند، رنج و عذابش را هم متحمل میشوند، اینچنین است که تصوری بسیار نامحسوس سرایت میکند، جامعهٔ بشریِ کنونی نیز که بهطرزِ حیرتآوری مستعدِ سرایت...

قهرمان من: جورج اورول
بیستون بارو ــ با جورج اورول بزرگ شدم. من سال ۱۹۳۹ متولد شدم و مزرعهٔ حیوانات در سال ۱۹۴۵ منتشر شد. نُه سالم بود که خواندمش. با خواندنش حوالی خانه وقت میگذراندم، با کتابی دربارهٔ حیوانات سخنگو اشتباهش گرفته بودم. از هیچ سنخی از سیاست در کتابها سر درنمیآوردم. تعبیر کودکانهٔ سیاست آنوقتها، درست بعد از جنگ جهانی، عبارت بود...

کوندرا: از خنده تا فراموشی
بیستون بارو ــ میلان کوندرا اول آوریل ۱۹۲۹ در کشوری جوان زاده شد، در چکسلواکی، در خانوادهای فرهیخته ساکن موراویا. پدرش موزیسین بود و شاگرد لئوش یاناچک بود؛ مادرش هم منشی کنسرواتوآر برنو بود. میلانِ جوان موسیقی را پیش پاوِل هاس ــ آهنگسازی که در آشوویتس جان باخت ــ و پدر همسر اول خودش یاد گرفت. در آپارتمان پاریس عکسی...

کدام دستفروشان کتاب خیابان انقلاب؟
بیستون بارو ــ با تعدادی از آن دستفروشانِ تبعیدشده از انقلاب هنوز دمخورم. بارها ماجرا را از نزدیک دیدهام و زیر و بالا کردهام که میگویم. امروز بیشترِ دستفروشهای یکیدو راستهٔ شلوغ تهران نیروی سازمانیِ چند باندِ دلهدزدِ گردنکلفت شدهاند. چندده بساطیِ شیفتی و چندده پخشیِ ساعتمُزد. این دلهدزدهای خاطرجمعْ امروز به حدّی از دارندگی و برخورداری رسیدهاند که بهراحتی...

وقتی که بچه بودم | اریش فرید
شعر ترجمه ــ هر پروانه / که نجات میدهم / هر حلزون / هر تارتنک / هر مگس / هر گوشخزک وُ هر کرم خاکی / خواهد آمد و برایم اشک خواهد ریخت / آنوقت که خاک میشوم / و آنانکه یک بار نجاتشان دادهام / هنوز اگر نمُرده باشند / همه خواهند رسید / برای مراسم تدفینم

هفت سوگسرود زاگرسی
شعر ترجمه ــ با کوه میگویم / میگریزد / با درخت میگویم / برگ به برگ میریزد. / بالای سرت نبودم / وقتی که جان میدادی / تا سرت را به بر بگیرم / پایت را به دامن. / سالارِ من برخیز وُ بیا / شیرهی استخوان منی / لبخندهای بزن / زبانم را بگشا.

پرندهی اسیر | مایا آنجلو
شعر ترجمه ــ پرندهی آزاد / میوزد / بر گُردهی باد / شناور بر معبر رود / تا سرمنزلِ هموارهاش / موج میخورد بالهایش در تُرنجهی آفتاب و / بیهراس / آسمان را ازآن خود میداند.

فلسفه. فیلسوف. تفلسف.
نقد کتاب: فلسفه. فیلسوف. تفلسف. ــ براین مگی کتاب «مردان اندیشه» را از جهتی در پاسخ به چنین وضعیتی ساخته است. این کتاب حاصل یکی از مشهورترین و موفقترین برنامههای یک شبکهٔ تلویزیونی در سراسر قرن بیستم است. زمانی که بیبیسی جهانی این برنامه را تولید کرد شاید خیال نمیکرد که تایمز آن را اینطور توصیف کند که «در هیچ...

زیر تیغِ هرکجا
نقد کتاب: زیر تیغ هر کجا ــ «یک جای کار میلنگد.» اولین جملهای که در مارش بینقص نظامهای توتالیتر به اولین ذهن خطور میکند معمولاً چنین جملهایست. لحظهای شک و بعد ادامهٔ مارش هرروزهٔ نظام مقدس توتالیتر در برابر چشمهای خیرهٔ شهروندان. همیشه از همین لحظهٔ زودگذر شروع میشود. این لحظه که در روزهای بعد کش میآید یا تکرار میشود،...

عشقی کوتاه، بهبلندای ابدیت
نقد کتاب: عشقی کوتاه، بهبلندای ابدیت ــ کامو در یادداشتهایش نوشته بود: «عشق بیعدالتیست، اما عدالت کافی نیست.» با خواندن این نامهها میفهمیم که چرا معتقد است که عدالت کافی نیست. شاید بتوان این نامهها را ژنوم تمام نوشتههای آلبر کامو دانست. لحظات خلق رمانها و نمایشنامهها و آثار فلسفی کامو در این نامهها به بهترین نحو ثبت است، چرا...

فارسیعربی
نقد کتاب: فارسیعربی ــ تاریخ سکونت عربها و عربی در ایران و مواجههٔ ایرانزادهها و ایرانیها را شاید بشود «تاریخ هزارسالهٔ نبرد» دانست. تا امروز چندان معلوم نیست که در بهت و ابهامِ دو قرن ساکت و خونین و مبهم نخست پس از حملهٔ اعراب در فرهنگ ایران چه گذشته و نطفهٔ فارسیِ دری دقیقاً کجا و چگونه بسته شده...

تالابتش اصوات
نقد کتاب: تالابتش اصوات ــ ترجیعبند، نقطهٔ پایان این واحد صوتی و آغازگاه واحد بعد است؛ بندآبی از بندآبهای گوادلکویر. آهنگ «آی» در اسپانیایی آمیخته به حسرت است. نامآوای حسرت است. پس مترجم «دریغا» را انتخاب میکند. هم «دریغ» است، هم به هجای «آ» میانجامد. «آه» را تداعی نمیکند؟ «شد» کوتاهتر و قاطعتر از «رفت» به گوش میآید. بر بافتار...

چه باید کرد؟ راهی هست؟
نقد کتاب: چه باید کرد؟ راهی هست؟ ــ این کتاب حاصل «خسته شدن از خستگی» ملّت چک است. کتابیست که مردمی را از اعماق یأس و امیدباختگی به شناخت دقیق زیر و بالای حکومتی دیکتاتور هدایت کرد و از متون مقدس انقلابی شد که چند دهه بعد نظام دیکتاتوری چکسلواکی را به لژ حکومتها پرتاب کرد: به قبرستان تاریخ. اگر...

آبتنیِ ابدی با مادام بوواری در دریاچهٔ آرسنیک
نقد کتاب: آبتنیِ ابدی با مادام بوواری در دریاچهٔ آرسنیک ــ مادام بوواری زندهترین شخصیست که در زندگی یوسا باقی مانده و این کتاب صفحه به صفحه ادای سهمیست تمامعیار به این زنِ غریزی و خامکار و طغیانگر تراژیک قرننوزدهمی. این کتاب چند کتاب در یک کتاب است. حضور همزمان چند نویسنده و چند شخصیت و چند موضوع در یک...

فیفی در زیربغل زوزه میکشد
نقد کتاب: فیفی در زیربغل زوزه میکشد ــ دُن تامپسونِ اقتصاددان و مجموعهدار در این کتابِ درخشان پی پاسخ همین پرسشها رفته است. روزنامهنگاری امریکایی گفته بود که فلان کسک «با کمک مشتی دلال و مجموعهدار اشیای پیشپاافتاده را به سرمایه تبدیل میکند و پورنوگرافی را به اثر آوانگارد و آتوآشغال را به هنر فاخر.» نمیدانست که ناخواسته دارد از...

همدردی با درد
نقد کتاب: همدردی با درد ــ بیایید بپرسیم درد چیست؟ شده است به چیستیِ چیزی که همیشه در معرضش هستید فکر کنید؟ چیزی که بخشی از تصورات و خاطرات و احساسات آدم با آن یا در مقابل آن شکل گرفته است، چیست؟ آیا درد همیشه چیزی منفیست؟ یعنی چیزی که ذهن و تمام اجزای بدن انسان در برابرش بایستد و...

از فراماسونری تا اینستاگرام
نقد کتاب: از فراماسونری تا اینستاگرام ــ قرن ۲۱ به «عصر شبکهای» معروف است اما فرگسن در «برج و میدان» نشان میدهد که شبکه بههیچوجه پدیدهٔ نوظهوری نیست. از چاپخانهدارها و مبلّغانی که اصلاحات دینی از دست و دهان آنها درآمد گرفته تا فراماسونهایی که انقلاب امریکا را هدایت کردند تا معماران رنسانس و دیگران، شبکهسازانی بودند که نظم و...

ضدِ یادنامه
نقد کتاب: ضد یادنامه ــ «من بامدام سرانجام» از شماری از این قواعد سرپیچی کرده است: بخشی از مقالات در نقد شاملوست، بخشی در تحلیل آثارش. جوخهٔ تقریظنویس ندارد. سهم ارشاد ندارد. عمدهٔ مقالاتش اولبار در همین کتاب آمده است. گردآورنده خود از محققان آثار و آراء شاملوست. به همین دلیل دانسته که سراغ چهرهای رفته است که خیلی در...

وصیت
نقد کتاب: وصیت ــ بعد از طرح جلد ابراهیم حقیقی، بعد از وصیت بیژن نجدی، بعد از این مؤخرهای که جای مقدمه آمده چه چیز میشود نوشت که بهتر نشان بدهد که نجدی در ملتقای داستان و شعر نشسته است؟ که وقتی شعر میگوید انگار داستان میشنوید، و وقتی داستان مینویسد انگار که شعر میخوانید. تنها میشد وصیتی خیالی در...

تورات پستمدرن
نقد کتاب: تورات پستمدرن ــ هراری تاریخ را در آکسفورد آموخته اما «انسان خردمند»ش را تاریخدانیش انسان خردمند نکرده. توان رشکانگیز و مهیب او در «روایت» و «تخیل» است که کتابش را پرفروشترین کتاب دورهای از تاریخ بشر کرده است. این سفاردی تیزهوش با مهارت و چربدستیِ پیامبران و کاتبان یهود خطر کرده و بحری چندمیلیونساله را در کوزهای پانصدششصد...

پائولو کوئیلو پاقدم داشت
نقد کتاب: پائولو کوئیلو پاقدم داشت ــ هوشنگ گلشیری همچنان در ادبیات معاصر ما چهرهای یکّه است. چهرهایست از روزگاری سپریشده که همپای آن روزها سپری نشده. از آن روز که نویسندهٔ خوشبخت «کیمیاگر» در محاصرهٔ اشتیاق صاحبان یقهٔ آخوندی و دوربینها و دبیرهای روزنامهها قرار گرفته بود، از آن روز که حسین مرتضائیان آبکنار نوشت که همزمان کسی دربیمارستان...

آخرین دقایق اعدامی
نقد کتاب: آخرین دقایق اعدامی ــ کلیما که در آپارتمان کوچکش نشسته است دارد سطر به سطر جا به جای پراگ را اندازه میزند. نویسندگانی را به یاد میآورد که از نوشتن تن نزدند، به رختشویی و شیشهشوری افتادند اما به استخدام حاکم درنیامدند و نویسندگانی را که علیه خودشان نوشتند و درهمشکستند. سالها بعد همان روزها را دوباره مینویسد:...

ودای هندو از دانشگاه کلمبیا
نقد کتاب: ودای هندو از دانشگاه کلمبیا ــ چقدر راه مانده تا فهم و کاربست ژن بتواند یقهٔ «بنیبشر» را از دست تفاوتهای خونآسا خلاص کند؟ آیا تبعیض نژادی با پیشرفت ژنتیک پا پس میکشد و بنیادهای نظریاش در هم میشکند؟ ژن میتواند اساساً فرم پرسش را عوض کند؟ ژنتیک میتواند مفهوم و مرزهای «جنسیت» را بازتعریف کند یا اصلاً...

تا سیاهچالهٔ تخیل
نقد کتاب: تا سیاهچالهٔ تخیل ــ روولی جنون دانته در نوشتن و خطرپذیری فیزیکدانهای مدرن را در هم آمیخته و با نثری چنان ساده و زنده دموکریتوس و آناکسیماندر را قدمزنان تا مرزهای سیاهچاله و کیهان پیش برده است که مخاطب هر لحظه ممکن است از خود بپرسد که این نویسندهایست کارکشته با چند رمان یا یکی از بزرگترین فیزیکدانهای...

توی صورت کدام یکی، اول تف کنم؟
نقد کتاب: توی صورت کدام یکی، اول تف کنم؟ ــ کتاب تعهد اهل قلم فقط دربردارندهٔ مقالات سیاسی آلبر کامو نیست. در این کتاب که گردآورده و ترجمهٔ مصطفی رحیمی ـــ کاموی ایرانی ـــ است زیر و بم صدای سوختهٔ کامو پیداست: سارتر را خطاب کرده است. فرانکو را خطاب کرده است. استالینیستها را اهل تئاتر را پاپ را آدمیزاد...

همهٔ حرفهای براین مگی
نقد کتاب: همهٔ حرفهای براین مگی ــ براین مگی شاعری کرد اما شاعر نماند. سیاست پیشه کرد اما سیاستمدار نشد. میگفت سیاستمدار شدن رؤیای بچهمدرسهایهاست که وقتی نزدیکش میشوی، رنگ میبازد. رمان نوشت اما نویسنده شناخته نشد. مجری یکی از مشهورترین برنامههای تاریخ بیبیسی شد اما مجری نماند. دربارهٔ فلسفه نوشت اما فیلسوف نامیده نشد. این کارها را هر آدمی...

زنازادهٔ زمان خویش بودن
نقد کتاب: زنازادهٔ زمان خویش بودن ــ «شکسپیر مانند جهان است و یا شبیه خود زندگی» و هر انسانی در هر دورهای میتواند به سطح و در ژرفای این متونِ بیزمان بنگرد و بازتاب زمانهٔ خود را در آن بجوید. یک حاصلْ اینکه دیگر از جنگ و جنایت بیانجام جهان جا نمیخورد و سرخورده نمیشود و صحنه را در پرتو...

پمپئی ـــ بم
نقد کتاب: پمپئی ـــ بم ــ وقتی تمام ساکنان «سنپیر» زیر خاکستر آتشفشان دفن شدند، چطور با علائمی خفیف زندهماندنش را نشان داد؟ یک زندانی در سلولی انفرادی زنده مانده بود. وقتی ویرانکنندهٔ گرنیکا ــ ژنرال فرانکو ــ فقط ساختمانهایش را ازنو ساخت، چه چیز حیات گرنیکا را تضمین کرد؟ به تابلوی پیکاسو نگاه کنید. کتابها میگویند که وقتی پاریس...

از فراماسونری تا اینستاگرام
نقد کتاب: از فراماسونری تا اینستاگرام ــ قرن ۲۱ به «عصر شبکهای» معروف است اما فرگسن در «برج و میدان» نشان میدهد که شبکه بههیچوجه پدیدهٔ نوظهوری نیست. از چاپخانهدارها و مبلّغانی که اصلاحات دینی از دست و دهان آنها درآمد گرفته تا فراماسونهایی که انقلاب امریکا را هدایت کردند تا معماران رنسانس و دیگران، شبکهسازانی بودند که نظم و...

ودکای لیاخوف
نقد کتاب: ودکای لیاخوف ــ مؤلف میگوید اعدامی خوب میدانست که «کلمات» را قبل از واقعه نوشته و در صحن مجلسی که وجودش را صادقانه ننگ و عار میدانست جسمهای مشروطه را به «تغییر کلمات» وادار کرده است. میدانست که دست و پایشان را با نختسبیحِ کلمات چنان بسته و حرفش را چنان توی صورت تاریخ مدرن تف کرده که...

نمایشنامهنویس رئیسجمهور
نقد کتاب: نمایشنامهنویس رئیسجمهور ــ «نامههای سرگشاده» گزیدهای تاریخی از مهمترین نوشتههای واتسلاف هاول است؛ حاصل بیست و پنج سال مشاهدات و تأملات اوست و خواندن آنها سیر تحول فکری این نویسندهٔ بزرگ را هویدا میکند: از شهروندی تبعیضچشیده تا نمایشنامهنویسی کمابیش شناخته شده که شجاعانه در سختترین دورانها زبان به گفتن حقیقت میگشود، تا رئیسجمهوری سراپا آزادیباور. تمام این...

دو قرن تنهایی
نقد کتاب: دو قرن تنهایی ــ چه کسی قرار است آخرین رمان [زندگینامهٔ] هویدا را بنویسد؟ حتا گابریل گارسیا مارکز هم نمیتوانست حدس بزند که نویسنده دانشجوی انقلابیای خواهد بود که دو سه دهه بعد میفهمد که غریو و غوغا و رگ گردن آن روزها ممکن است خیلی مربوط به واقعیت نبوده باشد و لازم است در همهچیز شک کند...

ضدِ یادنامه
نقد کتاب: ضدِ یادنامه ــ «من بامدام سرانجام » از شماری از این قواعد سرپیچی کرده است: بخشی از مقالات در نقد شاملوست، بخشی در تحلیل آثارش. جوخهٔ تقریظنویس ندارد. سهم ارشاد ندارد. عمدهٔ مقالاتش اولبار در همین کتاب آمده است. گردآورنده خود از محققان آثار و آراء شاملوست. به همین دلیل دانسته که سراغ چهرهای رفته است که خیلی...

چارهٔ دیگری نداشت؟
نقد کتاب: چارهٔ دیگری نداشت؟ ــ تاکمن در خلال روایت، نخی ناپیدا را از قماشِ چهلتکهٔ بیخردی میکشد بیرون جلو چشم میگیرد که این است دستورالعمل شکست و تباهی در همهٔ دورانها: جمود فکری در اصول و حدود اولیهٔ سیاسی، پافشاری بر اصول و باورهای تغییرناپذیر بهرغم ناهماهنگی و ناکامی در آنها، و در نهایت تداوم و پیگیریِ اصول اولیه...

آقای عکس
نقد کتاب: آقای عکس ــ تری برت در نقد عکس همهٔ آن چیزهایی را که برای ورود به جهان عکس لازم است، مو به مو پیش کشیده است؛ از «دیدن عکس» تا «نوشتن عکس». از «نگریستن عکس» تا درک «عکس بهمثابهٔ متن». [قاب: استاد عکس را لخت مادرزاد کرده بر میز تشریح گذاشته ظاهر و باطنش را پیکسل به پیکسل...