محمود حدادی

محمود حدادی متولد ۱۳۲۶ در شهر قزوین است. وی مقطع دبیرستان را در رشتهٔ ادبیات در همین شهر گذراند و تحصیلات دانشگاهی را در شهر برلین در رشتهٔ ادبیات آلمانی به‌اتمام رساند. وی در سال ۱۳۸۸ در رشتهٔ ادبیات آلمانی از دانشگاه آزاد برلین (FU BERLIN) با مدرک فوق‌لیسانس فارغ‌التحصیل شد. حدادی از سال ۱۳۶۳ آثاری را از نویسندگان آلمانی به فارسی برگردانده است. اولین ترجمهٔ حدادی، رمان زبردست اثر هاینریش مان، در سال ۱۳۶۳ انتشار یافت. از آن پس، او بیش از سی اثر از نویسندگان آلمانی‌زبان به فارسی برگردانده است.

reference: pinterest.com

بدهی زبان به سرزمین

دفتر یازدهم بارو ــ در این میان فارسی توانسته است طی قرن گذشته در پرتو ترجمه روایتگریِ رمان مدرن را با چشایی ادبی فارسی‌زبانان مأنوس کند، داستایوسکی را و کافکا را. و این توفیقی است و زمینه‌ساز شاخه‌ای دیگر برای زایندگی آن. اما این زبان شاید پیدایش یک نهضت ترجمهٔ فلسفی را وامدار خود و فرهنگ این سرزمین باشد، مأنوس...

اسطوره و ادبیات رئالیستی - محمود حدادی - بی‌ستون - بارو

اسطوره و ادبیات رئالیستی

بی‌ستون بارو ــ جنگ جهانی دوم و ابعادِ هولناک دورافتادن نازی‌ها از فرهنگ، عرف و انسان‌دوستی یک بار دیگر فلسفه و جامعه‌شناسی را به تردید برانگیخت، به تکرار این پرسش فاوست که «به‌راستی چیست که جهان را در هستهٔ آن به هم پیوند می‌دهد». و به گفتهٔ مفیستو گویا «خداوند به آدمی عقل داده است، تا که به‌واسطهٔ آن حیوان‌تر...

reference: https://marlenaagency.com/adria-fruitos-illustration/

ویراستاری از نگاه بیرون

بی‌ستون بارو ــ از حیث روان‌شناختی هم که نگاه کنیم، ویراستار در روند شکل‌گیری ترجمه و چاپ کتاب در جایی ایستاده است که ممکن است امری خاص را بر او مشتبه کند. او در پایان کار مترجم و در مرحلۀ صیقل نهایی متن ایستاده است، آن هم در مقام وکیل و معتمد ناشر. حال نیم‌ جویی خودپسندی، که در این...

reference: https://commons.wikimedia.org/wiki/File:Sodom_and_Gomorrah_afire,_by_Jacob_Jacobsz._de_Wet_d._J.,_probably_K%C3%B6ln,_c._1680,_oil_on_canvas_-_Hessisches_Landesmuseum_Darmstadt_-_Darmstadt,_Germany_-_DSC01149.jpg

از نگاه نظم‌بخش هنر

بی‌ستون بارو ــ‌ اثر هنری، یا در بحث حاضر ادبی، بازتاب درک آزاد و شخصی هنرمند است از واقعیت. این بازتاب در شکل غالب خود ماهیتی شهودی و ذهنی دارد. برای همین افلاطون آن را «دروغ» می‌خواند، ارسطو «تقلید»، و هگل «برآیند تخیل». در مقابل این تجربۀ شخصی نویسنده، درک خواننده قرار دارد. ولی با نظر به پیچیدگی‌های قالب و...

reference: pinterest.com

زمین وطن من نشد

بی‌ستون یارو ــ‌ در دهه‌های پایانی قرن هجدهم، آسمان در زایش هنرمندان، در اعطای نوابغ به دنیای هنر و اندیشۀ اروپا، دستی گشاده داشت. نوابغی نه به سترگی بزرگان عصر رنسانس، اما پرشمارتر. نهضت‌های ادبی این دوران، خاصه نهضت رمانتیک، هر ده سال شاهد ظهور شاعر یا فیلسوفی پر‌ارج‌واعتبار بود. فردریش هلدرلین، لرد بایرون، جان کیتس، گئورگ بوشنر، اِتا هوفمان...

reference: https://sammlung-online.stadtmuseum.de/Details/Index/173293

از چیستی ادبیات و نویسنده

بی‌ستون بارو ــ «کار ما نویسندگان آن نیست که نامۀ سرگشادۀ عاشقانه بنویسیم، بلکه کار ما تلاش در راه گفتن حقیقت یا آن چیزی است که در چشم ما حقیقت می‌نماید. البته گستاخی آنکه خود را مرجع نهایی حقیقت بشماریم، در ما نیست. زبان‌ِ پرتردید ما گواهی می‌دهد که خود را همه‌چیزدان‌ِ مطلق نمی‌دانیم. ما در حرفۀ خود نمی‌توانیم حق...

reference: https://commons.wikimedia.org/wiki/File:Saint_Jerome_Writing-Caravaggio_%281605-6%29.jpg

ترازوی بی‌توازن ترجمه در ایران

بی‌ستون بارو ــ‌ ترجمه کنشی است حاصل شناخت و گزینش. اگر بر این اساس کارنامۀ آن دیپلمات اتریشی را با این دیپلمات ایرانی بسنجیم، یک بار دیگر می‌یابیم ترازوی ترجمه به فارسی، در قبال زبان‌های پربار و دانش اروپایی، در طی دو قرن تا چه اندازه دور از شناخت و گزینش، درنتیجه دور از توازن بوده است. حتی کار نکردۀ...

reference: https://en.wikipedia.org/wiki/Orpheus

به اورفه | راینر ماریا ریلکه

شعر جهان ــ جهان، خود اگر به شتاب، / و چون پیچه‌ی دود دگرگون شود، / هر آن فرجام‌یافته، / به‌سوی سرآغازِ کهنِ خویش بازمی‌گردد. / بااین‌همه، آن نوای نخستین تو، / ای چرب‌دست خدای چنگ‌نواز! / فراسوی هر آن روند و رویداد / پایدار می‌ماند. / رنج‌ها هنوز هم ناشناخته‌اند، / و عشق هم‌چنان ناآموخته، / و آن‌چه مرگ...

reference: https://www.google.com/url?sa=i&url=https%3A%2F%2Fideagallery.art%2Fferdosi-shahnameh%2F&psig=AOvVaw3HVvnWtnDnlyLrYsvMfx56&ust=1741689351067000&source=images&cd=vfe&opi=89978449&ved=0CAMQjB1qFwoTCKiOsNqo_4sDFQAAAAAdAAAAABAE

فردوسیِ شاعر | هاینریش هاینه

شعر جهان ــ انسانِ زرّین، / انسانِ نقره‌ای، / هرگاه که بی‌سروپایی سخن از تومان بگوید / منظورش همانا تومان نقره است، / و هرگاه که شهریاری، یا شاهی، منظورش / همانا و همیشه تومان زرّ. / از آن‌که دهش و پذیرش شاهان جز به زر نیست. / رادمردان چنین می‌اندیشند، / و چنین نیز فردوسی، / آن سراینده‌ی شاه‌نامه‌ی...

کلمات را شما جستجو کنید، متن ها را ما پیدا میکنیم.