بدن[۱]

مِریل د. اسمیت

جِیسون پاول

در طول قرون هفدهم و هجدهم، مردم سراسر دنیا در کار آرایش بدن و ایجاد تغییرات در آن بودند و به انواع و اقسام روش‌های سازنده و مخرب با بدن خود و دیگران رفتار می‌کردند. مثلاً اخته‌سازی به معنای قطع بیضه‌ها و گاهی آلت مردانه رویه‌ای معمول در چین و سرزمین‌های اسلامی بود که پسران و مردان جوان را تبدیل به خواجگانی برای پاسداری از حرمسراهای شاهان و سلاطین می‌کرد. در ایتالیای قرن هجدم، به‌رغم ممنوعیت قانونی، پسران را با اخته کردن تبدیل به آوازخوانانی نرم‌صدا موسوم به کاستراتی می‌کردند. در دوران تسلط سلسلهٔ چینگ در چین (۱۹۱۱-۱۶۴۴)، رسمِ بستنِ پا[۲] رواج فزاینده داشت. حتی زنان دهقان هم پاهای دخترانشان را می‌بستند و بدین ترتیب آنان را متحمل درد و رنج مادام‌العمر می‌کردند تا شوهر خوبی نصیبشان شود. مردمِ دوره‌ها و جاهای مختلف، بسته به جایگاه اجتماعی و جنسیت، تن را با خز، ابریشم، کنف و سایر انواع پارچه می‌پوشاندند و خود را به جواهرات، صدف، پر و خالکوبی می‌آراستند. میزان و وقت برهنگی و شیوه و زمان‌های کاربستِ بدن و تمیز کردن آن تابع قوانین و ممنوعیت‌هایی بود.

بدن در فلسفهٔ غرب وهم به شمار می‌آمد و بدین ترتیب رنه دکارت فیلسوف (۱۶۵۰-۱۵۹۶) اعلام کرد در حقیقت ممکن است واقعی بودن بدن توهّم باشد اما در مورد ذهن چنین چیزی صادق نیست. هویت عینی بدن انسان، که جزئی از جهان پهناور ماده است، به نمادی از دوران استعمار جهان بدل شد. تصاویری که معرف جهان ما بودند تصویری از بدن انسان به دست دادند و حتی بدل به استعاره‌های ادبی شدند. جان دان شاعر در وصف عشق به محبوبش او را «سرزمین نویافته» و «آمریکای» خویش خواند و تن زنانۀ‌ معشوق را به سواحل شرقی آمریکای شمالی و میل به کشف تن معشوق را به شور و شوق کاشفان آن سرزمین‌ها تشبیه کرد.

در فاصلهٔ سال‌های ۱۵۰۰ تا ۱۷۰۰ در اروپا رویکردهای تازه‌ای به بدن و برهنگی پدید آمد و حفظ عفت و حیا از نو در کانون توجه قرار گرفت. حمام‌های عمومی تعطیل شدند، چون نه تنها هرزه‌خانه‌ و محل جولان زنان و مردان عریان به نظر می‌آمدند، بلکه غیربهداشتی نیز بودند. بدن برهنه و خیس را به‌ویژه «مستعد ابتلا» به بیماری‌هایی می‌پنداشتند که ممکن بود از طریق آب سرایت و به پوست تن نفوذ کند. کم‌کم افراد هم برای گرم شدن و هم برای مراقبت از پوست خود و حفظ حیا به جای لخت خوابیدن لباس خواب ‌پوشیدند.

اروپایی‌ها حتی در هوای گرم تن خود را با چند لایه لباس می‌پوشاندند و در مواجهه با زنان آفریقایی و بومی آمریکا، برهنگی یا نیمه‌برهنگی‌ آنان را دلیل بر بی بند و باری یا دست‌کم فزونیِ میلِ جنسیِ آنان می‌پنداشتند. اما لباس فراتر از صرف نماد «تمدن» بود. لباس افراد نشانهٔ طبقة اجتماعی و جنسیت آنان بود. توماس هال، پیش‌خدمتی در ویرجینیای قرن هفدهم، گاهی شبیه مردان و گاه شبیه زنان لباس می‌پوشید و با این کار مرزهای جنسیتی جامعهٔ ویرجینیای عصر استعمار را برمی‌آشفت. هال اگرچه در انگلستان با نام توماسین غسل تعمید یافته و شبیه دخترها بزرگ شده بود اما به لباس پوشیدن و زندگی کردن در هر دو کسوت مردانه و زنانه اعتراف کرد. در پاسخ به سؤال مقامات گفت هم مرد است و هم زن.گروهی از زنان شوهردار پس از معاینۀ بدنش اعلام کردند مرد است اما با توجه به این توضیح هال که آلتش عملکردی ندارد، مقامات قضاییِ این مستعمره ابتدا حکم بر زن بودنش دادند. سرانجام دادگاه عمومی حکم کرد شلوار مردانه بپوشد و از زیورآلات زنانه استفاده کند. ولی از خود هال نپرسیدند می‌خواهد چه کند. در این دوره، بدن‌ افرادی که مشخصاً مرد یا زن نبودند برهم‌زنندهٔ جهان‌بینی آمریکایی‌های آنگلوساکسون و برآشوبندهٔ اعتقاد راسخ این جامعه به نقش‌های جنسیتی بود.

انگلیسی‌ها و اغلب اروپاییان قرن هفدهم بدن را منشأ گناه و فضیلت می‌دانستند. به‌ویژه پاک‌دینان معتقد بودند جسم معبد خداوند و خانهٔ مادی روح است و نباید آن را در راه نادرست به کار برد یا آلود. برقراری رابطهٔ جنسی غیرزایشی و خارج از ازدواج جزوِ کاربست‌های گناه‌آلود بدن به شمار می‌آمد. در واقع پاک‌دینان باور داشتند اعمالی مانند خودارضایی و لواط موجب ضعف تن و روح می‌شود و فرد را به سوی شیطان رهنمون می‌سازد. برخی غیرپاک‌دینان نیز حتی تا مدت‌ها پس از قرن هفدهم چنین باورهایی داشتند. مثلاً در قرن هجدهم یک مبلغ کلیسای انجیلی در جنوب آمریکا به دلیل وحشت از نیازهای تنانه و افکار شهوانی نسبت به زنی شوهردار که تازه به این کلیسا گرویده‌ بود، خود را اخته کرد.

 


 

[۱] مدخل Body از جلد چهارم (قرون ۱۷ و ۱۸) دانش‌نامهٔ گرین‌وود در باب عشق، دوستیابی و جنسینگی در طول تاریخ ( ۲۰۰۸) به سرپرستی مریل د. اسمیت.

[۲] footbinding

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلمات را شما جستجو کنید، متن ها را ما پیدا میکنیم.