دوجنسگرایی و چندهمسری زنان (چندمردی)

reference: pinterest.com
دفتر پانزدهم بارو ــ اصطلاح «دوجسنگرایی» و «دوجسنگرا» امروزه به چندین معنی به کار می‌رود. ممکن است در اشاره به کسی باشد که به افراد هریک از دو جنس تمایل جنسی داشته باشد یا کسی که با افرادی از هریک از دو جنس فعالیت جنسی داشته باشد. نیز ممکن است بیانگر هویت فرهنگی یا شخصیِ خاصی باشد. در هر حال، این اصطلاح‌ به تازگی باب شده‌ است. اولین موردی که از کاربرد واژهٔ «دوجنسگرایی» ثبت شده به سال ۱۸۰۹ برمی‌گردد که آن هم در زمینهٔ گیاهشناسی بوده است. تا پیش از آن، دوجنسگرایی در معنای نوعی تمایل یا نوعی رفتار جنسی وجود داشت اما به کسی «دوجنسگرا» نمی‌گفتند. مورخان حتی در پژوهش‌های اخیر معمولاً به کسانی هم‌جنسگرا اطلاق کرده‌اند که با افراد هم‌جنس خودشان فعالیت جنسی دارند، در حالی که به فعالیت جنسی همان فرد با فرد ناهم‌جنسش اعتنا نکرده‌اند. به همین دلیل می‌توان گفت دوجنسگرایی عمدتاً تاریخچهٔ ناقصی دارد.

دوجنسگرایی و چندهمسری زنان (چندمردی)

 

طبق روال، در این شماره نیز ترجمهٔ دو مدخل «دوجنسگرایی» و «چندمردی» را از جلد چهارم (قرون هفده و هجده) دانش‌نامهٔ گرین‌وود در باب عشق، دوستیابی و جنسینگی در طول تاریخ [۱] ( ۲۰۰۸، مریل د. اسمیت و دیگران) می‌خوانیم.

 

دوجنسگرایی
دیو د. هاکستاین

اصطلاح «دوجسنگرایی» و «دوجسنگرا» امروزه به چندین معنی به کار می‌رود. ممکن است در اشاره به کسی باشد که به افراد هریک از دو جنس تمایل جنسی داشته باشد یا کسی که با افرادی از هریک از دو جنس فعالیت جنسی داشته باشد. نیز ممکن است بیانگر هویت فرهنگی یا شخصیِ خاصی باشد. در هر حال، این اصطلاح‌ به تازگی باب شده‌ است. اولین موردی که از کاربرد واژهٔ «دوجنسگرایی» ثبت شده به سال ۱۸۰۹ برمی‌گردد که آن هم در زمینهٔ گیاهشناسی بوده است. تا پیش از آن، دوجنسگرایی در معنای نوعی تمایل یا نوعی رفتار جنسی وجود داشت اما به کسی «دوجنسگرا» نمی‌گفتند. مورخان حتی در پژوهش‌های اخیر معمولاً به کسانی هم‌جنسگرا اطلاق کرده‌اند که با افراد هم‌جنس خودشان فعالیت جنسی دارند، در حالی که به فعالیت جنسی همان فرد با فرد ناهم‌جنسش اعتنا نکرده‌اند. به همین دلیل می‌توان گفت دوجنسگرایی عمدتاً تاریخچهٔ ناقصی دارد.

همان مختصر تاریخچهٔ موجود هم بر مبنای کنکاش در قوانین و هنجارهای اجتماعی مربوط به دوجنسگرایی است. مثلاً فعالیت جنسی میان زنان در بسیاری جاها (مانند مستعمرات آمریکا) ممنوع بود، اما در این دوره (قرون هفده و هجده میلادی) به ندرت پیگرد قانونی داشت. در این دوره روابط دگرجنسگرایانهٔ تجددآمیزتر را نشانهٔ تمایلات جنسی کاملاً بالغانه می‌پنداشتند و دوجنسگرایی نوعی جنسینگیِ رشدنیافته تلقی می‌شد. زنانی با چنین رفتار اگر بعداً ازدواج می‌کردند و بچه‌دار می‌شدند رفتارشان مقبول فرهنگ عمومی می‌افتاد. حتی در مورد زنان متأهلی هم که هم‌زمان دوستی عاشقانه با زنان دیگر داشتند همین‌طور بود. البته تلاش زنان برای ایفای نقش‌های اجتماعی و ریاستی مردانه مقبول فرهنگ عامه نبود و اغلب مجازات شدیدی شامل حال زنی می‌شد که می‌خواست مثلاً با مبدل‌پوشی (پوشیدن لباس‌های جنس مخالف) قدرت اجتماعی مردانه کسب کند و در صورت کشف چنین موضوعی حتی ممکن بود کشته شود. دبورا سمپسون یکی از استثناهای برجستهٔ این موضوع بود، زنی آمریکایی که در ۲۵ اکتبر ۱۷۸۳ از دانشکدهٔ نظامی وست پوینت مرخص شد. سمپسون پنهان در لباس مردانه هفده ماه در هنگ ماساچوست خدمت کرد و در آن مدت وارد چندین رابطه با زنان شد اما پس از فراغت از تحصیل ازدواج کرد و صاحب سه فرزند شد.

در قرون هفده و هجده در بسیاری جاها به‌ویژه مناطق تحت سیطرهٔ قوانین اروپا، روابط جنسی مرد با مرد هم ممنوع بود. نوعاً اعدام از جمله مجازات‌های چنین رفتاری بود. در چین، قانون ممنوعیت رفتار هم‌جنسگرایانه در سال ۱۷۴۰ تصویب شد و مجازات مردان سنگین‌تر از زنان بود. به نوشتهٔ برخی مورخان، پیش از آن دوره، در فرهنگ عمومی رفتار هم‌جنسگرایانهٔ مردان چندان ارتباطی با هویت مردانه نداشت، اما در قرن هجدهم این نگاه که اعمال هم‌جنسگرایانهٔ مردان با زنانگی ارتباط دارد میان عموم قوت گرفت. از جمله مردان مشهوری که روابط صمیمانهٔ عاطفی یا جنسی با هردوی مردان و زنان داشتند می‌توان به فرانسیس بیکن (۱۶۲۶-۱۵۶۱)، پدر علم نوین، مارکی دوساد (۱۸۱۴-۱۷۴۰)، نویسنده (که واژهٔ سادیسم یا دیگرآزاری جنسی برگرفته از نام اوست)، شاه جیمز اول (۱۶۲۵-۱۵۶۶)، پادشاه انگلستان و برخی شخصیت‌های سلطنتی فرانسه از جمله فیلیپ اول (۱۷۰۱- ۱۶۴۰)، دوک اورلئان، و لویی سیزدهم (۱۶۴۳-۱۶۰۱)، شاه فرانسه، اشاره کرد.

***

چندهمسری زنان (چندمردی)
جی. شنتز

چندمردی نوعی چندهمسری است که زن هم‌زمان با بیش از یک مرد ازدواج می‌کند. دو نوع اساسی چندمردی عبارتند از چندمردی برادرانه که زن با چند برادر ازدواج می‌کند و چندمردی غیربرادرانه که شوهران با هم خویشاوند نیستند. چندمردی برادرانه در نپال و تبت رایج بوده است.در قبیلهٔ نینبای تبت، برادران با هم زندگی می‌کنند و در خانواری با ساختار پدرتبارانه تقسیم وظایف می‌کنند. هریک از این شرکا موظف به حفظ رابطهٔ جنسی خود با زن هستند.

چندمردی بسیار نادر است و عمدتاً در ناحیهٔ‌ هیمالیا واقع در جنوب آسیا دیده شده است. چندمردی اغلب در دوره‌های تاریخی طولانی در چندن جامعه در جاهای مختلفی شامل تبت، نپال، هند و سریلانکا جریان داشته است. در مناطقی از چین، برخی جوامع آفریقای سیاه و جوامع بومی آمریکای جنوبی نیز مشاهده شده است.

پیدایش چندمردی را معلول عوامل اجتماعی ــ ساختاری بسیاری دانسته‌اند. چندمردی بیشتر در جاهایی با محیط زیست نامطبوع رواج داشته که جمعیت زیاد بر سامانه‌های کشاورزی فشار می‌آورد و موجب ناپایداری آن‌ها می‌شود. چنین رسمی در این شرایط موجب مهار رشد جمعیت می‌شود. دیگرانی هم بر پیامدهای اقتصادی چندمردی تمرکز کرده‌اند. از این نقطه‌نظر، چندمردی این امکان را به خانواده‌ می‌دهد که زمین‌ اولیهٔ نسبتاً کوچک خود را در طول نسل‌ها یکپارچه و دست‌نخورده نگه دارد، چون اگر به واحدهای زناشویی تخصیص می‌یافت به تکه‌های کوچک و کوچکتر تقسیم می‌شد.

در عصر استعمار، کمر به ممنوعیت چندمردی و سایر سنت‌های جوامع بومی بستند. در نتیجه، اِشراف پیدا کردن بر گسترهٔ اجرای این رسم در گذشته کار مشکلی است. چندمردی در هر سه دین مسیحیت، یهودیت و اسلام ممنوع است.

این رسم در دوران استعمار از نگاه اغلب هیجان‌زدهٔ مفسران اروپایی دور نماند. این موضوع در بسیاری از گزارش‌های شفاف این مفسران، از جمله دو قرن نوشتار اروپایی در مورد چندمردی در قوم سینهالی سریلانکا، هویداست. شاید تعجب‌انگیز نباشد که این گزارش‌ها اغلب به کلی بر روابط جنسی متمرکزند.

فیلیپ بالدیوس، مستشار هلندی، در سال ۱۶۷۲ در گزارش خود با عنوان «در وصف سیلان» نوشت مردم سینهالی می‌گویند وظایف زناشویی را برادرانشان انجام می‌دهند. رابرت ناکس، نویسندهٔ انگلیسی، در گزارش سال ۱۶۸۱ خود با عنوان «تاریخچهٔ رابطه با سیلان» ظاهراً حیرت‌زده از این رسم یاد می‌کند. ناکس می‌نویسد «در این کشور هر مردی حتی کبیرترین مردان را بیش از یک زن نیست؛ حال آنکه هر زن را اغلب بیش از دو شوهر است. زیرا تحت یک سقف زیستن دو برادر با یک همسر مر اینان را مشروع و رایج است و فرزندان هردو را پدر ‌دانند و ‌خوانند» (حسین۲۰۰۳). جائو ریبرو، مورخ پرتغالی، حتی جزئیات نوبت استفادهٔ مردان از زنان پس از مراسم عروسی را نوشته است.

پس از این دو روز، شوهر نسبت به زنش از برادران محق‌تر نیست؛ اگر زن را تنها بیابد با او در می‌آمیزد، اما اگر برادران با او بودند، حق ایجاد مزاحمت برای آن‌ها ندارد. پس یک زن کفاف کل خانواده را می‌دهد و همه در تمام مایملک خانواده سهیمند. درآمدها را یک جا جمع می‌کنند و فرزندان همهٔ برادران را به یکسان پدر می‌خوانند» (حسین ۲۰۰۳).

در دورهٔ انقلاب انگلیس شمار چشمگیری از مسیحیان دست از ازدواج تک‌همسری کشیدند. احزاب دست چپی مخصوصاً دو حزب دیگرز [۲] و رنترز [۳] اکثر حامیان و عاملان این رویکردهای متفاوت نسبت به ازدواج را تشکیل می‌دادند. در همان دوره، جان میلتون، شاعر و نویسندهٔ کتاب بهشت گمشده، که خود از حامیان جناح چپ افراطی در انقلاب بود، در مقاله‌ای از تمام انواع چندهمسری دفاع می‌کند. میلتون معتقد بود همهٔ انواع ازدواج محترم است، پس ازدواج چندمردی هم «پیوندی پاک و مقدس» [۴] است.

جالب آنکه مسیحیان معتقد به چندزنی معمولاً چندمردی را نوعی زنا به حساب آورده‌اند. نزد مسیحیان چندزنی‌باور، ازدواج مرد با چند همسر پذیرفته است اما برای ممنوعیت چندمردی به  «زنان پیمان‌شکن» استناد می‌کنند که تعریف کتاب مقدس از زناست.

در جوامعی که چندمردی رواج دارد معمولاً آن نوع سلسله‌مراتب موجود در جوامع چندزنه برقرار نیست، چون جایگاه اجتماعی زنان را تعداد شوهرانشان تعیین نمی‌کند. در بسیاری جوامع، افراد با وجود ممنوعیت رسمی حکومتی یا قانونی چندمردی، دست به این کار زده‌اند.

بندهای سختگیرانهٔ قوانین ناپلئون در مورد خانواده سرانجام امکان گسترش بیشتر چندمردی در اروپای پس از انقلاب را از بین برد. با رشد سرمایه‌داری صنعتی که به تقویت الگوی خانوادهٔ تک‌همسری انجامید، امکان ازدواج چندمردی بیش از پیش از بین رفت.

 


 

[۱]. The Greenwood encyclopedia of love, courtship, and sexuality through history.

[۲]. Diggers

[۳]. Ranters

۴. leaves the bed undefiled؛ عبارتی برگرفته از انجیل در تجلیل ازدواج.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلمات را شما جستجو کنید، متن ها را ما پیدا میکنیم.