نگین کیانفر
نگین کیانفر از اواسط دههٔ شصت و در نوجوانی صداپیشگی و کار حرفهای دوبلاژ را آغاز کرد. صدای او در حافظه مخاطب ایرانی یادآور نقشهای شاخص بسیاری در سینمای هالیوود و سریالهای محبوب تلویزیونی مانند پرستاران است. در کتاب تاریخ دوبلاژ ایران، صد نقش صد صدا، که توسط موزه سینما منتشر شده، گویندگی او در نقش اما تورمن در فیلم پالپ فیکشن تنها صدای ماندگار برگزیدهای است که به بعد از انقلاب تعلق دارد. او دانشآموختهٔ کارگردانی سینما و رسانه است و فیلمهای مستند متعددی با مضامین حساس اجتماعی کارگردانی و تهیه کرده که برای نمونه میتوان به روز تولد، یک ساعت ــ نود و نه سال، و یک روز نو را نام برد. روز تولد که با به تصویر کشاندن زندگی واقعی دو زوج به موضوع تغییر جنسیت در ایران میپردازد، مورد استقبال گسترده جشنوارههای جهانی قرار گرفت و جوایز متعددی کسب کرد. این فیلم همچنین توسط تورهای دانشگاهی به دانشگاههای گوناگون سفر کرد و بهعنوان مواد آموزشی در دانشگاه هاروارد مورد استفاده قرار گرفت. علاوه بر گویندگی و مدیریت هنری پادکست رادیونو، او یکی از بنیانگذاران مدرسه ایرانی هنر و ادبیات (ماها) است که به تولید ویدیوهای کوتاه آموزشی در فضای مجازی میپردازد. کیانفر در مجلهٔ بارو جستارهایی اتوبیوگرافیک مینویسد.
باک و سپید
یک روز سگ سفید لاغراندامی به کوچهٔ ما آمد. چند روز اول سگها بهش پارس کردند ولی خیلی زود حضورش را پذیرفتند. قلاده به گردن نداشت اما میشد حدس زد که روزگار نهچندان دوری صاحب مهربانی داشته. ماده بود و برخلاف باک که تن به تعلیم و تربیت نمیداد او باهوش و تربیتشده بود. با علامت دست تعظیم میکرد، مینشست...
حواسم بهت هست!
واحد دوبلاژ فضایش دلباز و سرزنده بود، ساختمانی بر فراز تپه که از چند جهت به بیرون دید داشت و از هزار روزنه نفس میکشید. معمولاً هر روز در چند استودیو فیلم دوبله میشد و گویندگان بین سالنهای ضبط، اتاقهای انتظار و راهروها در بروبیا بودند. سریالهای فارسی چون دستمزدش بالاتر بود سرقفلی داشت، ولی من از همان ابتدا فیلمهای...
آپادانا، کنکاش، راما
دفتر دوازدهم بارو ــ آقای مظفری همیشه خوشرو بود، هنوز هم هست. با ظاهری نجیب، خجالتی، مؤدب، مهربان. کمحرف و ظریفالطبع است و با زیرکی و هوش ذاتیای که دارد حضورش مفرح است و شوخطبعیاش سرآمد. کافی است جملهای زیر لب بگوید تا همه از خنده ضعف کنند. من آن زمان کلاس کنکور میرفتم. دیپلمم ریاضی ــ فیزیک بود ولی...
لطفاً وارد نشوید
دفتر یازدهم بارو ــ دانشکدهٔ سینما و تئاتر در مقایسه با بدنهٔ دانشگاه هنر فضای بسیار بازتری داشت و دانشگاه هنر در مقایسه با دانشگاههای دیگر. اینجا برای خودش جزیرهای بود، اما نه جدا از بدنهٔ جامعه و با این تفاوت که در این جزیره احترام به دانشجو و حریم خصوصیاش پیشفرضی بود که مسئولان دانشکده، دهقانپور و عادل و،...
فیلمفارسی
دفتر دهم بارو ــ آموزش و مدیریت دوبلاژ خانم رفعت باری به هر جهت و به قصد پر کردن فیلمها با گویندگان جدید بیادعا نبود. به نیروی انسانی عمیقاً ارج میگذاشت. او روی تک تک ما سرمایهگذاری کرد. علاوهبر آموزش تکنیکهای گویندگی، رفعت رسالت حرفهای و وظیفه اخلاقی خودش میدانست که به زعم خود از نسل جدید در مقابل ساختار...
یاد مسعود احمدی
یاد مسعود احمدی
فوتبالیستها
فوتبالیستها بهگمانم بخشی از افسون کار دوبلاژ در خلوت و پردهپوشی است، مثل شعبدهبازی که حقههایش لو نرفته یا
بیضایی در گلستان
بیضایی در گلستان در کنکور سراسری در رشتهٔ سینما قبول شدم و از همان سال اول دانشجویی تجربههای کوچک
مهمونی
مهمونی هر نوروز مهین بزرگی، روزی را اختصاص میداد به گردهمایی نوروزی. گلچینی از خانمهای گوینده قدیمی و دوستان
ژاله
ژاله برافراشته بر بلندای تپهٔ خیابان الوند با دو بنای شمالی و جنوبی و آبنمای بزرگی بهشکل دو دایرهٔ
چرخکرده
چرخکرده ۱ قرار دوبله مثل دعوت به یک ضیافت بود، ضیافتی که نمنم از ۹ صبح شروع میشد، تا ظهر
یک زنبور شاد
یک زنبور شاد تابستان سال ۶۵ بعد از مدتها تکاپو و آشنا تراشیدن خودم را به واحد دوبلاژ تلویزیون
گفتگوی نگین کیانفر و ناصر خاوری
از مجموعهٔ تاریخ شفاهی دوبلاژ ایران، گفتگوی نگین کیانفر با ناصر خاوری، رادیو بارو. ناصر خاوری در این گفتگو با نگین کیانفر با ذهنی حاضر و حافظهای همچنان نیرومند وقایع زندگی شخصی و حرفهییاش را بیان میکند و خواننده را از دریچهای منحصربهفرد با بازخوانی تاریخ دوبلاژ و سینما و تئاتر در ایران فرامیخواند.
کمین بود: فصل اول
نویسندهٔ اثر، فرشته مولوی، پس از سالها کار پژوهشی و قلمی در تهران در ۱۳۷۷ به تورنتو کوچید. در دانشگاههای ییل و تورنتو و یورک و کالج سنکا کار کرده و درس داده. با انجمن قلم کانادا همکاری داشته و نویسندهی مهمان در کالج مسی و کالج براون در تورنتو بوده. تاکنون به فارسی بیش از ده رمان و مجموعهداستان...
گفتگوی نگین کیانفر و سیمین سرکوب
از تاریخ شفاهی دوبلاژ در سینمای ایران؛ در گفتگوی نگین کیانفر و سیمین سرکوب | سیمین سرکوب کماکان با احاطهٔ کلام از روزگار تلخ و شیرینی که از سر گذرانده میگوید.
از فرانسوازهای ما
دروغ چرا، خود من هم زیاد به این قضیه دوری و نزدیکی دقت نکرده بودم تا اینکه با خانمی به نام «فرانسواز» آشنا شدم و نگاهم به زندگی و شعر و شعارها عوض شد. واقعاً مارسل پروست با خلق این شخصیت پیچیده و جذاب نشانم داد که ما یا به شکل واضح فرانسواز هستیم یا دستکم یک فرانسواز درون داریم!
رمان و آن سوی واقعیت
میتوانیم برای یک تعریف عمومی از رمان از همان عبارتی استفاده کنیم که در مورد موسیقی نیز گفتهاند: “موسیقی آنجایی شروع میشود که زبان از گفتن بازمیماند”. و، بنابراین، رمان آنجایی شروع میشود که واقعیات از گفتن بازمیمانند. و از آنجایی که کار آینه انعکاس وقایع است، چنانچه بخواهیم این توصیف را قدری شاعرانهتر بیان کنیم، باید بگوییم رمان آن...
یون فوسه و دمیان سرلز
یون فوسه (Jon Fosse) نویسندۀ نروژی که اخیراً جایزۀ نوبل ادبی را دریافت کرد، سال ۱۹۵۹ به دنیا آمده و آثار بسیاری را در گونههای مختلف (شعر، داستان کوتاه، رمان، نمایشنامه و نقد ادبی) نوشته است که تعدادی از آنها هم در سالهای گذشته به فارسی ترجمه و منتشر شدهاند || دمیان سرلز (Damion Searls) نویسنده و مترجم آمریکایی است...