ترجمه و فهم مطالعات شهر

در باب اهمیّتِ ترجمه در فهم تحوّلاتِ مطالعات شهر[۱]

کنشِ ترجمه و اولویت قایل شدن برای آن در قلمروِ حوزه‌یِ اندیشه به‌طور عام و مطالعات شهری به‌طور خاص، بخشی از تلاشِ ضروریِ سوژهٔ متفکر برای تامل‌ـ‌برـ‌خود[۲] و نخستین گام برای فهمِ دیگریِ بزرگ[۳] است. ترجمهٔ آگاهانه در برابر ترجمهٔ ناـ‌آگاهانه، با انتقالِ دقیق مفاهیم[۴] و مدعاها از زبانی به زبان دیگر سروکار دارد و در فرآشد این انتقال و در درون سنّتِ هرمونتیکی، مترجم نیازمند مهارت تشریحی و مهارت ادراکی است. مهارت نوع اول از طریق کاربرد فنون لغت‌شناختی[۵] در پی تفسیر و معنادار کردنِ متن است؛ در حالی‌که مهارتِ ادراکی به قصد و نیّتِ نویسنده و معنای نهفته در پسِ متن نیز توجه دارد و به دنبال بازسازیِ جهانِ مولف است تا به معنایِ اصلی متن نایل شود. بنابراین ترجمه در این وضعیت ماهیتی روان‌شناسانه به خود می‌گیرد. تاکید بر این دو مهارت از این حیث مهم است که ترجمه می‌تواند، با میلی که ایرانی به واژه‌ها و بازی با آن‌ها دارد، به سادگی به متنی بی‌معنا تبدیل شود و توهم دانشی دروغین ایجاد کند. از این حیث، ترجمهٔ کتاب‌هایی که نقطه‌عطفی در برنامه‌ریزی و مطالعات شهری محسوب می‌شوند نیازمند هر دو مهارت است تا بتواند تاثیری که در جهان فکری مطالعات شهری داشته در ایران هم داشته باشد. کتاب‌هایی که در زمرهٔ کتاب‌های کلاسیک در برنامه‌ریزی و مطالعات شهری محسوب می‌شوند،‌ از آن‌جا که ادراک‌ها و برداشت‌های نوین از پدیده‌های شهری طرح می‌کنند، جریانی نوین ایجاد می‌کنند که نوعی گسست از صورت‌بندی‌های پیشین محسوب می‌شود. گسستی که در دل خود سنّت‌های نوین می‌پروراند و در عین‌حال مناقشه‌برانگیز هم می‌شود. این‌که هم‌چنان به دنبال تفکر بومی هستیم نشانی است بر این موضوع که ترجمه را صرفاً انتقال از زبان مبدا به زبان مقصد می‌دانیم و به تفکر از مجرای ترجمه اهمیتی قائل نیستیم. بسیاری از متون در مطالعات شهری که به فارسی نوشته شده‌اند و ادعای تألیف دارند اقتباسی بیش نیستند؛‌ آن‌هم از نوع بدوی و خام و برگردانی از متون عمدتاً دست دوم انگلیسی‌زبان. نکتهٔ بعدی دربارهٔ اهمیت ترجمه در مطالعات شهری اندیشیدن به شهر از مجرای زبان است و زبان همان چیزی است که فهم ما از جهان را بازنمایی می‌کند. بدون ترجمه و آشنایی با جهان فکری نویسندگان آثار کلاسیک قادر به تأمل در وضعیت امروزین شهر و نظام برنامه‌ریزیِ حاکم بر وضعیت‌مان نخواهیم بود. یکی از کتاب های کلاسیک تاثیری چشم‌گیر در مطالعات شهری و برنامه‌ریزی داشته است کتاب “آینده‌های برنامه‌ریزی: مسیرهای نوین برای نظریهٔ برنامه‌ریزی”، است توجه خود را بر دورنماهای نظری تحت تسلط پسا ـ  اثبات‌باوری[۶] و جریان‌های نوین در مطالعات شهری معطوف کرده است؛ دورنمایی که تاثیر زیادی بر نظریهٔ برنامه‌ریزی گذاشته است. تا آغاز دههٔ ۱۹۸۰ میلادی، گونه‌شناسیِ غالبِ نظریهٔ برنامه‌ریزی از فالودی[۷]به دست می‌آمد که رویکردِ خود را بر تمایزِ میانِ نظریهٔ روندکاری و محتوایی[۸] بنا کرده بود. انتقادهایی که از این موضع می‌شد تحت هدایت توماس[۹](۱۹۸۲)، پاریس[۱۰](۱۹۸۲) و رید[۱۱](۱۹۸۷) بود، کسانی که بر این باور بودند پیش‌فرضِ رویکرِد فالودی این است که برنامه‌ریزی غیرسیاسی و فنی است. پیشرفت‌های متعاقبی که توسط فالودی(۱۹۸۷) و برای توجیه این انتقادات انجام شد، تنها می‌پذیرفتند که انواع متفاوتی از نظریهٔ محتوایی وجود دارد، اما دغدغهٔ راستینِ برنامه‌ریزی نظریهٔ روندکاری بوده است. به رغم این انتقادها، تمایز محتوایی ـ روندکاری هم‌چنان یک گونه‌شناسیِ شایع باقی ماند و نظریهٔ برنامه‌ریزی با آن فهمیده می‌شد.

گونه‌شناسی دیگر نظریهٔ برنامه‌ریزی را می‌توان گونه‌شناسی پساـ‌اثبات‌باوری نامید[۱۲] که کتاب یادشده در راستای فهم این گونه‌شناسی و تحولات رخ داده در عرصهٔ مطالعات شهری است. در طول سه دههٔ اخیر (از دههٔ ۱۹۸۰ میلادی) نظریهٔ برنامه‌ریزی تحت تسلط پسا بوده است؛­ پساـ نوباور[۱۳]،پسا ـ ساختارباور[۱۴]و پساـ‌اثبات باوری. این تغییرات دربردارندهٔ انتقاد بر منطق اثبات‌باوری[۱۵]یعنی«کشفِ مجموعه‌ای از قواعدِ روش‌شناختی یا اَشکال استنتاجی عام که در همهٔ علوم یکی باشد:یعنی علوم طبیعی و اجتماعی» هستند. در این رهیافت با انگاشت‌هایی هم‌چون از هم‌گیسختگیِ معنایِ استعلایی[۱۶]، سوژهٔ خلق‌شده به صورت گفتمانی، نقش تأثیرات فرهنگی بر نظم دادن به اجتماع  و درک جدیدی از نقش زیان‌بار قدرت به مثابه شکلی از کنترل جامعه‌ای[۱۷]، مواجه هستیم. پساـ‌اثبات‌باوری تأکید می‌کند بر:

  • ردِّ فهم‌ها و روش‌شناسی‌های اثبات‌باورانه(از جمله طبیعت‌باوری[۱۸])
  • اتخاذ معیارهای هنجاری[۱۹] برای تصمیم‌گیری بین نظریه‌های رقیب؛
  • حضور همیشگی اختلاف در تبیین‌ها[۲۰] و نظریه‌ها؛ و
  • فهمی از افراد به مثابه سوژه‌های خود ـ تفسیرگر و خود ـ آیین[۲۱] .

دریافت پسا ـ اثبات‌باوری، برنامه‌ریزان را در جهان پیچیده‌ای که هیچ «پاسخِ قطعی» در آن وجود ندارد و فقط گزینه‌های نامتعین و متنوع وجود دارد، رها می‌کند. تأکید در برنامه‌ریزی پسا ـ اثبات‌باوری، به جای متوسل شدن به شاهد عینی یا واقعیت، بر زبان و «ساختن معنا» از طریق زبان است. بنابر آن‌چه بیان شد انتقاداتی که از اواسط دههٔ ۱۹۷۰ میلادی از طبقه‌بندیِ فالودی مطرح شد، منجر به توجه نظریه‌پردازانِ برنامه‌ریزی به موضوع‌های مرتبط با علم سیاست و علوم اجتماعی و گسترده شدن حوزهٔ نظریهٔ برنامه‌ریزی شد. این تحولات نیروهای اثرگذار بر شهر را در میدانی جدید ترسیم می‌کند.

کتاب “آینده‌های برنامه‌ریزی” با اختیار کردنِ چشم‌اندازی پسا ـ اثبات‌باورانه در نظریهٔ برنامه‌ریزی، سعی کرده است نقش قدرت در کاربستِ برنامه‌ریزی و توجه دوباره به عمل برنامه‌ریزی را توضیح دهد[۲۲] و به میانجیِ مکتبِ فکریِ پساـ‌نوباور، عقلانی کردنِ جنبش نوباور را پی‌گیری کند[۲۳]. همگی این موضوعات پارادایمی نوین در تفکر شهری ایجاد کرده‌اند. کتاب به سه بخش تقسیم شده است: در بخش نخست تحت عنوان”چشم‌اندازها و اندیشه‌های برنامه‌ریزی[۲۴]“، به الگوواره‌های نوین[۲۵] برنامه‌ریزی و به طور ویژه به برنامه‌ریزی هم‌کارانه[۲۶] اشاره شده و می‌توان آن را چارچوبی در نظر گرفت که برای تشریحِ انگاشت‌های هابرماس و فوکو در نظریهٔ برنامه‌ریزی به کار رفته‌اند و اصطلاحاتی هم‌چون عقلانیت و برنامه‌ریزی ارتباطی[۲۷] را در خود جای داده‌اند. در بخش دوم یعنی”وجوه مشترک و کِردمان برنامه‌ریزی[۲۸]“، موضوع‌هایی هم‌چون جنسیت[۲۹]، کاربست برنامه‌ریزی[۳۰]، مهارت و دانش حرفه‌ای در کانون توجه این بخش قرار دارند و به میانجی این مفاهیم اثربخشی نظریه در برنامه‌ریزی مورد پرسش قرار گرفته است. بخش سوم، گرایشات و جنبش‌های برنامه ریزی را از منظر عمل‌باوری، گرایش پساـ نوباور و نوـ‌لیبرالیسم در تقابل با اندیشهٔ ارتباطی هابرماس و برنامه‌ریزی همکارانه، تشریح می‌کند.

کتاب واجد دقت‌های مفهومی است که در فهم متنی کلاسیک حایز اهمیت است. از یک سو هرگونه کاوش در مورد نظریهٔ برنامه‌ریزی و به ویژه نظریه‌های برنامه‌ریزی شهری مستلزمِ تعریف آن دسته از اصطلاحات است که پایه‌های گفتار نظری در برنامه ریزی را فراهم می‌کنند که در صورت به کارگیری نادرست، سبب بدفهمی می شود. از سویی دیگر اصلْ در انتقالِ اندیشه، فهمِ اندیشه برای بیان دقیق آن در زبان دیگری است و این امر تنها از طریق شناخت دقیق مفاهیم، نظریه‌ها و زمینه‌هایِ اقتصادی ـ سیاسیِ شکل‌گیری آن‌ها است؛ به طوری که یکی از مشکلات مهم پژوهش در برنامه‌ریزی مرتبط ساختن آن با ساختار اقتصاد سیاسیِ هر جامعه است و مترجمی که تسلط کافی بر زمینه‌های یاد شده نداشته باشد و باتنگناها، قیود[۳۱] و شرایط سیاسی، اقتصادیِ مرتبط با نظریه‌ها آشنا نباشد در ترجمه دچار اشتباه‌های فاحشی می‌شود که تنها می‌تواند تاییدی بر ترجمهٔ نا ـ آگاهانه و از سر تَفنُّن باشد.

در این کتاب به بحثی نوین پرداخته می‌شود که پایه‌گذار آن پتسی هیلی بوده است: برنامه‌ریزی همکارانه. این نوع از برنامه‌ریزی، پایهٔ چیرهٔ نظریهٔ برنامه‌ریزی از دههٔ ۱۹۹۰ میلادی به این سو است؛ علت این امر را می‌توان در چرخش نظری برنامه‌ریزی از اواخر سدهٔ بیستم و آغاز سدهٔ بیست و یکم میلادی جستجو نمود. بعد از کم‌رنگ شدن نقش و اهمیت روش‌شناسی‌های نوباور[۳۲] که دهه‌یِ ۱۹۶۰ میلادی اوج خوش‌بینی به این روش‌شناسی‌ها بود و نشانه‌های آن را می‌توان در برنامه‌ریزی عقلانی ـ جامع[۳۳] و گسترش فنون و مدل‌های کمی برنامه‌ریزی[۳۴] مشاهده نمود، منظر نظریهٔ برنامه‌ریزی از اواخر سدهٔ بیستم میلادی آمیزه‌ای از دورنماهای نظری تحت تسلط پساـ‌اثبات باوری متاثر از هابرماس است که تاثیر زیادی بر نظریه‌پردازی برنامه‌ریزی گذاشته است[۳۵]. برنامه‌ریزیِ هم‌کارانه نیز متاثر از این دگرگونی در تفکر برنامه‌ریزی، پا به عرصه‌یِ نظریهٔ برنامه‌ریزی نهاده است. عدم آشنایی با این تحولات و زمینه‌های فلسفی سبب به‌کارگیری این مفاهیم بدون در نظر گرفتن سیر تحول و مبانی معرفت‌شناختی آن‌ها است که در نهایت به مُدزدگی منجر می‌شود. بنابراین یکی از راه‌کارهایِ مهم در زمینهٔ ترجمه متونِ آکادمیک رجوع به کتاب‌ها و مقالاتی است که در راستای تبیین و تشریحِ بیش‌تر و دقیق‌ترِ نظریه‌ها و انگاشت‌های موجود در متن نگاشته شده و رجوع به آن‌ها می‌تواند در ترجمه ره‌گُشا باشد و از بروز اشتباه‌های آشکار جلوگیری کند. ترجمهٔ متون تخصصی در هر حوزه‌ای بحثی جدی و نیازمند تخصص است که در وضعیتی غیر از این، در انتقال درست و فهم اندیشهٔ نظری پیشرفتی صورت نخواهد گرفت و در برخی موارد به قهقرا نیز خواهیم رفت. آن‌چه بیان شد استدلال‌هایی بودند در راستای فهم اهمیت ترجمه در شناخت دقیق تحولات شناختی و معرفتی مطالعات شهری که بدون آن هر گونه به‌کارگیری از سر مدزدگی مفاهیم نوین هم چون برنامه‌ریزی  همکارانه نتیجه‌ای روشن در نظام  برنامه‌ریزی در پی نخواهد داشت.


 

[۱]– بحث من در این نوشته حول کتاب فیلیپ آلماندینگر و تئودور جونز خواهد بود که بر بسیاری از مباحث نوین برنامه‌ریزی و مطالعات شهری اثرگذار بوده است. نشانه‌های کامل کتاب‌شناختیِ این کتاب چنین است:

Allmendinger, Philip, Tewdwr-Jones, Mark (2002), “Planning Futures: New Directions for Planning Theory”, Routledge press, Taylor and Francis Group

۳-  :self reflectionانگاره‌ای(notion) از اندیشهٔ سنتیِ دیالکتیک که به هستهٔ روش‌شناختی مکتب فرانکفورت بدل شد و به طور کلی، این واژه به تاملی ثانوی اطلاق می‌شود، نوعی قرار دادن تامل در درون چارچوب ارجاعی خاص‌اش و نیز هدایت آن به تامل بر زمینهٔ عملی، تاریخی و اجتماعی خاصی که بر مبنای ان انجام می‌گیرد و بی‌وقفه نگاه نظری را مشروط می‌کند. تاملی غیرمستقیم که وضعیت سوژهٔ تامل‌گر را بررسی می‌کند، به جای آن‌که خود را مصون از شرایط فعلیت یافتن‌اش بداند. در این زمینه نگاه کنید به:

– کوسه، ایو و آبه، استفن(۱۳۸۹)، واژگان مکتب فرانکفورت، ترجمهٔ افشین جهاندیده، نشر نی، تهران

-Žižek S (2006), How to Read Lacan. London: Norton. pp 25-54.

-[۳] Other: دیگری شاید پیچیده‌ترین اصطلاح در آثار لکان باشد. ابتدا این واژه تنها به “فرد دیگر” اشاره داشت، اما در سال ۱۹۵۵ لکان میانِ “دیگری کوچک(the other)” و “دیگری بزرگ(the Other)” تمایز گذاشت. دیگری کوچک(a)  همواره دلالت بر دیگری‌های خیالی دارد. ما با آن‌ها به عنوان الگوهای کامل، یک‌پارچه و منسجم برخورد می‌کنیم و آن‌ها به عنوان بازتاب خودمان، حس موجودات کامل را در ما ایجاد می کنند. اما دیگریِ بزرگ(A) نظام نمادین است و الگوی کامل و منسجمی نیست. دیگریِ بزرگ زبان است که ما ـ به عنوان موجوداتی محدود و زمان‌مند ـ درون آن متولد شده و باید آن‌را بیاموزیم تا قادر به بیان میل خود شویم. امیال ما به شکل تفکیک ناپذیری وابسته به کلام و امیال اطرافیان ماست. نظریهٔ لاکان درباره زبان، تحلیل ساختاری از موقعیت فاعلی انسان است که پیوسته در محل تلاقی ادراک خیالی و کلام نمادین قرار دارد اما برای لکان تنها کلام است که می تواند حقیقت وجودی فاعل انسانی را آشکار کند. هم‌چنین زبان می‌تواند حامل، تکیه‌گاه و محل آشکار شدن خِرد انسانی باشد. منظور من از دیگریِ بزرگ در این جا کلامِ دیگری(صاحب نظران در حوزهٔ اندیشه) به معنای کلی است و ترجمه مدخلی است برای آشنایی و درونی کردن این کلام از طریق انتقال انگاشت‌ها و گزاره‌ها از زبان مبدا به زبان مقصد. برای آشنایی با اندیشهٔ لکان  و دیگری بزرگ نگاه کنید به: 

ـ محسنی، محمدرضا(۱۳۸۶)، ژاک لکان زبان و ناخودآگاه، پزوهش‌های زبان خارجی، شماره ۳۸ ، تابستان ۱۳۸۶، صص ۸۵-۹۸

-Evans, Dylan(1996 ), An introductory dictionary of Lacanian psychoanalysis, Routledge press 

­­Lacanian Psychoanalysis: Interview by Jaques Lacan in Returning to Freud: Clinical Psychoanalysis in the School of  Lacan, trans. and ed. Stuart Schneider man (New Haven: Yale University Press, 1980), 19-41

[۴]– concepts

[۵]– philology techniques

[۶]– post – positivism

[۷] -Faludi A (1973a), “Planning Theory”, Pergamon Press, Oxford

[۸] – procedural and substantive theory of planning

[۹] -Thomas

[۱۰] -Paris

[۱۱]– Reade

[۱۲]  -تشریح گونه‌بندی پسا اثبات‌باور برگرفته از منبع زیر می‌باشد:

Allmendinger, Philip (2002), towards a post-positivist typology of planning theory, Journal of Planning Theory, 2002, Volume 1.No3 .London.

[۱۳]– post – modernism

[۱۴]-post – structuralism

[۱۵] – positivism logic

[۱۶]– transcendental meaning

[۱۷]– بررسی نقش قدرت در جامعه از اساسی‌ترین انگاشت‌هایی است که فوکو بدان‌ها توجه کرده بود و در بخش نخست از کتاب آیندهٔ برنامه‌ریزی نیز نویسندگان بدان اشاره کرده‌اند. در این ارتباط نگاه کنید به:

ـ دلوز، ژیل (۱۳۸۶)، میشل فوکو، ترجمهٔ نیکو سرخوش و افشین جهاندیده، تهران: نشر نی

-Foucault, M (1980), Power/Knowledge , Harvester Press.

-Foucault, M(1983), Subject and Power, in H. Dreyfus and P. Rabinow,  Michel Foucault: Beyond Structuralism and Hermeneutics, University of Chicago Press.

[۱۸]– naturalism

[۱۹]– normative criteria

[۲۰]– explanations

[۲۱]-self-interpreting, autonomous subjects

[۲۲]– فصلی از بخشِ نخست(صص ۴۴ -۶۳ در متن اصلی) با عنوانِ “برنامه‌ریزی و فوکو: در جستجویِ جنبهٔ پنهانِ نظریهٔ برنامه‌ریزی” و فصلی از بخشِ سوم (صص ۱۵۷ – ۱۷۲ در متن اصلی) با عنوان”نگرشی عمل‌باورانه به برنامه‌ریزی”به ترتیب به موضوع‌های یاد شده پرداخته‌اند.

[۲۳]– فصلی از بخش سوم با عنوان ” برنامه‌ریزی و چرخش پسا ـ نوباور”، به این جنبه از مکتب فکری پسا ـ نوباور پرداخته است(صص ۱۷۲ تا ۱۸۷ در متن اصلی).

[۲۴]– planning thoughts and perspectives

[۲۵]– new paradigms

[۲۶]– collaborative planning

[۲۷]– communicative rationality and planning

[۲۸]– planning praxis and interface

[۲۹]– gender

[۳۰]– planning practice

[۳۱]– constraints

[۳۲]– modernism methodology

[۳۳]– rational comprehensive planning

[۳۴]– quantitive methods and techniques of planning

[۳۵] – در ارتباط با برنامه‌ریزی هم‌کارانه نگاه کنید به:

ـ عبدی دانشپور، زهره (۱۳۸۷)، زیربخشِ ششم از بخشِ چهارم.

-Healey, P. (1997), Collaborative Planning: Shaping Places in Fragmented Societies, Basingstoke: Macmillan.

-Healey, P. (1997), Situating communicative practices: moving beyond urban political economy, Planning Theory 17: 65–۸۲.

-Healey, P. (1998), Collaborative planning in a stakeholder society, Town Planning Review 69(1): 1–۲۱.

-Healey P. (1999a), Institutionalist analysis, communicative planning and shaping places, Journal of Planning Education and Research 19: 111–۱۲۱.

-Healey, P. (1999b),Deconstructing communicative planning theory: a reply to Tewdwr-Jones and Allmendinger’, Environment and Planning A 31(6): 1129–۱۱۳۵.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلمات را شما جستجو کنید، متن ها را ما پیدا میکنیم.