بهترین سرآغاز

 

فرهنگ معاصر پویا (مشهور به فرهنگ باطنی) سرآغازی خوش و شایسته برای کتاب ماه تهرانتو بود که به یمن حضور دکتر باطنی بهترین سرآغاز برای آن نیز شد. به گرامیداشت یاد استاد زبان‌شناس و فرهنگ‌نگار گرانقدری که به شرافت و شهامت اخلاقی نیز شهره بود، در پی چندخطی در باره‌ی کتاب ماه تهرانتو، بخشی از «حرفِ کتاب» نشست نقد و بررسی فرهنگ پویا را در اینجا می‌آورم.

کتاب ماه تهرانتو ایده و پروژه و برنامه‌ای بود که دو سالی را بر سر آن و با آن گذراندم تا این‌که، پس از بیست نشست، در ماه اوت ۲۰۱۴ میلادی پایان گرفت. در آن دو سال به لطف و با همکاری بسیاری از اهل قلم یکی از آرزوهای فرهنگی من برای انجام کار فرهنگی با جیب خالی اما با همت عالی برآورده شد. دستاورد کتاب ماه تهرانتو بررسی و نقد اهل کتاب و اندیشه درباره‌ی بیست کتاب بود که ویدیوی برخی از نشست‌ها در اینترنت در دسترس همگان است. نام و ترتیب کتاب‌ها‌ی بررسیده به قرار زیر بود:

  • فرهنگ معاصر پویا
  • یادداشت‌های علم
  • دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد
  • ظلم، جهل و برزخیان زمین
  • آیه‌های شیطانی
  • تمرین مدارا
  • بخوان به نام ایران
  • آسیا در برابر غرب
  • مرگ یزدگرد
  • درخت انجیر معابد
  • هشتاد و دو نامه به حسن شهیدنورایی
  • در حضر
  • بخارای من ایل من
  • اسفار کاتبان
  • خاطرات شعبان جعفری
  • فمینیسم و بنیادگرایی اسلامی
  • خاطرات و تألمات مصدق
  • فرش (و بافته‌های عشایری) پرویز تناولی
  • یادنامه‌ی همایون صنعتی‌زاده
  • سرکوب و کشتار دگراندیشان مذهبی در ایران

متن زیر گزیده‌ای از پیش‌درآمد من است بر نشست نقد و بررسی کتاب فرهنگ پویا در کتاب ماه تهرانتو.


کسانی که من را کم و بیش می‌شناسند، می‌دانند که من عمری را صرف کتاب کرده‌ام. به بیان سرراست نه تنها کتابنویس و کتابخوان و کتابدوست، که کتابدار و کتاب‌باز هم بوده‌ام. این ایده‌ی کتاب ماه تهرانتو هم یکی از آخرین سوداها و رؤیاهای کتابی من است که گرچه دست خالی اما با امید به همکاری و یاری شما همشهریان فرهنگ‌دوست می‌تواند تحقق پیدا کند.

کتاب ماه تهرانتو گرچه برای من یک رویای شخصی‌ست، از یک نیاز جمعی سرچشمه می‌گیرد. آمار ۲۰۰۶ کانادا جمعیت ایرانی‌تبار کانادا را ۱۲۱٬۰۰۰ می‌داند. بنا به گفته‌ی کاردار پیشین سفارت جمهوری اسلامی در اتاوا شمار ایرانیان در محدوده‌ی بزرگ‌شهر تورنتو به حدود ۱۵۰٬۰۰۰ می‌رسد. جامعه‌ی ایرانیان تورنتو هم کمی و هم کیفی بزرگ و چشمگیر شده؛ پس از بیش از سی سال می‌شود گفت که جاافتاده و قوام پیدا کرده؛ گرچه بخشی از آن هرازگاه هواییِ برگشت به مام میهن می‌شود، هرروز و یک‌پارچه در تقلاست که میخ خودش را در این‌جا بکوبد؛ می‌خواهد که در جایگاه کاناداییِ ایرانی‌تبار شناخته شود و دستاورد‌هایش دیده شود. بر پایه‌ی ویژگی‌های این جامعه هست که تهرانتو (برونبوم enclave ایرانیان در تورنتو)، هم به معنای فیزیکی و هم به معنای فرهنگی، شکل گرفته و روز به روز نمایان‌تر می‌شود. این تهرانتو برای آن که پیش برود نیازمند خوراک فکری- فرهنگی-کتابی‌ست. باری به هر جهت برنامه‌ی هنری-فرهنگی در اینجا کم نیست؛ آنچه کم است کار و برنامه بر محور کتاب است. کتاب و روزنامه و مجله به زبان فارسی اگر در خود ایران زیر زنش و کوبش مدام حکومت است، در اینجا هم نه ارجی دارد و نه اجری. همین است که با این‌همه آدم و سرمایه، هنوز هم از جهت کتابفروشی و هم از جهت کتابخانه، کمیتِ تهرانتو لنگ است. این که کانون کتابی هست که پیرامون کتابخوانی شکل گرفت و حالا به رویدادی فرهنگی بدل شده، مایه‌ی خوشحالی و قدردانی‌ست. اما هم گنجایش و هم نیاز این جامعه بیش از این است. کتاب ماه تهرانتو اگر بتواند گروهی کوچک و اهل کتاب را، فارغ از اختلاف رای و سلیقه، حول کتاب و ارزش آن در فرهنگ‌سازی دورهم جمع کند، گامی کوچک اما مهم برداشته است. این نشست‌های ماهانه اگر دوام بیاورند، در کنار معرفی و بررسی و نقد یک کتاب به قوام گرفتن فرهنگ گفت‌وشنود هم کمک می‌کنند. هر کتاب فارسی خواندنی که بتواند زمینه‌ای برای گفتگو و بحث فراهم کند، بالقوه مناسب این برنامه خواهد بود. کوشش هم می‌شود که کتاب‌ها از نظر موضوعی گوناگون باشند؛ اما روشن است که بیشتر تکیه و توجه به کتاب‌های علوم انسانی خواهد بود. روال کار هم این است که با اعلام عنوان کتاب برگزیده و شیوه‌ی دستیابی کامپیوتری به آن به شرکت‌کنندگان فرصت داده شود تا با خواندن کتاب آمادگی شرکت در گفت‌وگو را بیابند. در هر برنامه پس از معرفی کتاب ماه، دو تا سه سخنران مهمان از دیدگاه‌های گوناگون به بررسی آن کتاب می‌پردازند. سپس نوبت به شرکت‌کنندگان در نشست می‌رسد که رای و برداشت خود را بیان کنند و اگر پرسشی دارند با جمع در میان بگذارند.

حالا پیش از پرداختن به کتاب فرهنگ پویا، به گمانم باید گفته شود که چرا این کتاب برای این ماه برگزیده شده. کتابی که نه می‌شود از سر تا ته خواندش، نه می‌شود از راه کامپیوتر به آن دسترسی پیدا کرد، نه اگر هم چاپیِ آن در این شهر پیدا شود، بهایش کم است. سه دلیل من برای برگزیدن این کتاب این‌هاست: ۱) کتاب‌های فرهنگ کمتر از کتاب‌های دیگر دیده می‌شوند و کمتر ارج می‌بینند و کمتر نقد و بررسی می‌شوند — گرچه که تیراژشان بالاتراست و نیاز به آن‌ها انکارنشدنی‌ست ۲) فرهنگ پویا در میان همتاهایش، یعنی فرهنگ‌های همانند، جایگاه ویژه‌ای دارد. ۳) حضور دکتر باطنی گرامی در اینجا و اکنون فرصتی‌ست که کتاب ماه تهرانتو آن را غنیمت می‌شمرد تا هم از دانش و بینش ایشان بهره‌مند شویم و هم قدردان فرهنگ‌نگاریِ ایشان باشیم.

هربار که حرف فرهنگ‌نگاری در ایران پیش بیاید، نمی‌شود کار سلیمان حییم را نستود. گمان نکنم جز در میان گروهی اهل فن در این هشتادواندی سال که از تاریخ نخستین چاپ (۱۳۰۸) فرهنگش گذشته، کاری به نشانه‌ی قدردانی از او انجام شده باشد. اما در مملکت گل‌وبلبل چنین چیزی جای تعجبی ندارد. اگر رئیس فرهنگستان رهبر انقلاب را پدر دانشنامه‌نویسی می‌داند (کیهان، ۱۳۸۷/۱۰/۵)، این هم هست که در میان باسوادان و حتا بسیاری از کتابخوان‌ها هم نام و کار کسی چون غلامحسین مصاحب آشنا نیست. فرهنگ انگلیسی-فارسی گرچه مثل دانشنامه نوعی کتاب مرجع است، گستر ه‌ی کاربری‌اش بسیار بالاست. کاربران فرهنگ فقط اهل دانش و زبان و ترجمه نیستند. هر ایرانی که از شش کلاس سواد ابتدایی فراتر رفته و ناچار به آموزش زبان انگلیسی شده، با فرهنگ انگلیسی-فارسی سر و کار داشته. برای نسل من نام غریب حییم بر فرهنگ‌هایش، مثل خود کتاب‌ها، هم آشنا و هم گرامی بوده. بعد که در خط کار ترجمه و ویرایش افتادم، با فرهنگ آریان‌پور کاشانی و کم‌وکاستی‌هایش آشنا شدم. بعد از انقلاب و جنگ که در دانشگاه بسته و بساط کتابفروشی‌های راسته‌ی دانشگاه سوت‌وکور شد، گروهی از اهل دانش و قلم هنوزدروطن مانده خواسته‌ناخواسته به راه مرجع‌نگاری افتادند. رونق کار کتابشناسی و فرهنگ و دانشنامه در این سی ساله به هر سبب که باشد، دستاوردش پدید آمدن چندین و چند کار ارزشمند است. این هم خوب است گفته شود که در میان فرهنگ‌های انگلیسی-فارسی این دوره، سوای فرهنگ پویا که محور گفت‌وگوی امشب است، فرهنگ هزاره‌ی دکتر حق‌شناس را داریم که آن هم به کوشش ناشر ارجمند، داود موسایی، درآمده. همین ناشر، یعنی فرهنگ معاصر، کتاب دیگری دارد که فرهنگ فارسی به انگلیسی‌ست به نام فرهنگ کیمیا، کار مترجم و ویرایشگر نامور، کریم امامی. از یک فرهنگ دیگر هم باید یاد کرد: فرهنگ نشرنو کار محمد رضا جعفری که هم انگلیسی به انگلیسی و هم انگلیسی به فارسی است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلمات را شما جستجو کنید، متن ها را ما پیدا میکنیم.