باروی شعر

باروی شعر اول
در باروی شعر ‌ ‌ ۱. مهم برایمان شعر است، بدونِ صفت یا پیشوند و پسوندی خاص یا تعریفی دگماتیستی از شعر، چنانکه در سال‌های اخیر در ایران رایج شده است [شعرِ پیشا-؛ شعرِ پسا-؛ شعرِ زبان؛ شعرِ ساده و الخ)؛ ۲. از هر شاعری ـــ‌چه ایرانی چه غیرایرانی‌ـــ که شعری منتشر می‌کنیم، می‌کوشیم حتی‌الامکان شعرهای مطلوبِ بیشتری منتشر کنیم تا خواننده با پهنهٔ بزرگ‌تری از شعرِ او مواجه شود؛ ۳. همهٔ شعرها ـــ‌چه فارسی چه غیرفارسی‌ـــ در تحریریهٔ باروی شعر بررسی و تطبیق می‌شود؛ ۴. شعر برای بررسی پذیرفته می‌شود. ||| باروی شعر گاه‌به‌گاه در وب‌سایت و در قالب نسخهٔ پی‌دی‌اف منتشر می‌شود.
| از اینجا دانلود کنید |

باروی شعر اول

پژمان واسعی

هدف از این نوشته بررسیِ انقلاب شعریِ نیما (۱) از منظر صرفاً ادبی، (۲) با توجه به آرای خود نیما و (۳) با رویکرد ساختارگرایانه است. (۱) بدیهی است که تحول ادبی پس از دوران مشروطیت در ایران، که نظریۀ شعر نیما یکی از پیامد‌هایش بود، زمینه‌ها و ضرورت‌های اجتماعی و سیاسی داشته است، لیکن بحث پیشِ رو صرفاً ناظر به جنبۀ ادبیِ انقلاب نیماست و اگر ناگزیر به نکته‌ای از جنس مسائل اجتماعی و سیاسی نیز اشاره‌ای شود، اولاً با ارجاع به تحقیقات صاحب‌نظران این حیطه خواهد بود و ثانیاً در پرانتز یا حاشیه خواهد آمد. این به معنای نادیده گرفتنِ امرِ اجتماعی و سیاسیِ دخیل در پیدایش آن نیست، چنان که بررسی یک شعر صرفاً از منظر علم بیان به معنای نادیده گرفتن سرشت تخیل و مسائلِ شناختیِ ذی‌مدخل در خلق استعاره و مجاز نیست. اتخاذ یک منظر مشخص به معنی ردّ نظرگاه‌های دیگر نیست، بلکه نفی‌مسئولیتی است آگاهانه تا پژوهشگر را از لغزیدن به بیراهۀ پر گفتن و، در عین حال، هیچ نگفتن مصون دارد.

سیداشکان خطیبی

جاودانگی در مردگی

درست همانگونه که پرنده را می‌گیرند، بی‌آنکه خط و خراشی بر آن بیفتد، با کمال احترام خونش را می‌کِشند، پوستش را جلا می‌زنند، بر صدرش می‌نشانند تا خشکش کنند، بر سر نیما هم، بسیاری بارها، همین آمده است: نیما را با مقام «پدر شعر نو» تاکسیدرمی کرده‌اند. هرکس به پرندۀ خشک‌شده نگاه کند می‌فهمد که جایش امن‌تر است، پر و بالش خشک‌تر. انگار هستیِ دیگری، هستی‌ای جاودانه، به او بخشیده‌اند. ولی این جاودانگی جاودانگیِ مردگان است، جاودانگی در مردگی. زیرا پرنده پوش و پوشال نیست، پرواز است. پرنده کاری است که می‌کند. می‌گویند کار نیما اگرچه هنوز پخته نیست، کاری است که می‌توان آن را اندک‌اندک تکامل بخشید. به این ترتیب، نیما را از «مصونیت پدری» برخوردار می‌شمارند. دیگرانی شعر او را از اساس آغازگر نمی‌دانند. زیرا اگر به مضمون باشد، پیش از او کسانی شعر نو گفته‌اند و اگر به وزن شکسته، باز هم عده‌ای بر او تقدم دارند. در نتیجه مصونیت پدریِ نیما را سلب می‌کنند و می‌کوشند ضعف‌ها و قوت‌ها را به‌خودی‌خود به سنجش آورند.


اذن دخول

منظومۀ اذل دخول را، جدای از الحاقیۀ آخر کتاب، ده زیارت‌نامه شکل می‌دهد؛ نه از آن دست که برای مکان‌های مقدس می‌نویسند، بلکه زیارت‌نامه‌هایی که از دیدار مکان‌های نفرینی ‌ــ یا دست‌کم، بنابر آنچه من تجربه کرده‌ام، از دیدار فضاهای نامقدس‌ــ شکل بگیرد. در شعر فارسی ادراک شاعر همواره انباشته از تصاویر قدسی و ادبی است؛ برای ویران کردنِ این پهنه، چاره‌ای نداشتم جز به خدمت گرفتن امکانات خودِ آن. افسون‌زدایی از مکان با افسونی دیگر؛ این‌بار بدون منبع و به‌نحوی واژگونه: دعایی عمودی، از پایین به پایین‌تر؛ رو در رو. ــــ امین حدادی